کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شنقاب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شنقاب
لغتنامه دهخدا
شنقاب . [ ش ِ ] (ع اِ) نوعی از مرغان . (منتهی الارب ). شنقاب و شُنْقَب ؛ نوعی از مرغ باشد. (از اقرب الموارد). و رجوع به شنقب شود.
-
واژههای همآوا
-
شنغاب
لغتنامه دهخدا
شنغاب . [ ش ِ ] (ع ص ) مرد دراز. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || رسن و شاخ دراز و باریک . (منتهی الارب ). دراز و باریک از رسن ها و شاخه ها مانند شنغب و شنغوب یا حیوان دراز. (از اقرب الموارد). ج ، شناغیب . (یادداشت مؤلف ).
-
جستوجو در متن
-
شنقب
لغتنامه دهخدا
شنقب . [ ش ُ ق َ / ق ُ ] (ع اِ) نوعی از مرغان . (از منتهی الارب ). شنقاب و شنقب ؛ نوعی از پرندگان . (از اقرب الموارد). شکب . جهلول . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به شنقاب شود.