کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شنبدی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تیره شنبدی
لغتنامه دهخدا
تیره شنبدی . [ رِ شَم ْ ب َ ] (اِخ ) دهی از دهستان حاجی آباد ایزدخواست است که در بخش داراب شهرستان فسا واقع است و 790 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
جستوجو در متن
-
شنبد
لغتنامه دهخدا
شنبد. [ شَم ْ ب َ / ب ِ ] (اِ) شنبه را گویند که روز اول هفته است . (برهان ) (آنندراج ). روز شنبه . (جهانگیری ). روز اول هفته یعنی روز شنبه . (ناظم الاطباء). یوم السبت . اول هفته : ز اردیبهشت روزی ده رفته روز شنبدقصه فکنده زی باده بدست موبد. اشنانی جو...
-
پیشی
لغتنامه دهخدا
پیشی . (حامص ) سبقت . سابقه . (زمخشری ). تبادر. مبادرت . بَدری . قِدم . قُدَمَه . فرطه . زلجان . (منتهی الارب ). مقابل تأخر. بمعنی پیشدستی آمده که سبقت باشد. (آنندراج ). پیشی گرفتن بر...، سبقت گرفتن بر او : به اندیشه در کار پیشی کنیم بسازیم و با شاه...