کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شناح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شناح
لغتنامه دهخدا
شناح . [ ش َ ] (اِ) تخته ای که بروی مشکهای پرباد بندند و بروی آب اندازند. (ناظم الاطباء). کلک . رجوع به کلک شود.
-
شناح
لغتنامه دهخدا
شناح . [ ش َ ] (ع ص ) دراز و تن دار از مردم و شتر. (منتهی الارب ). دراز و تن دار از شتر. (از اقرب الموارد). || بکر شناح ؛ شتر جوانه . (منتهی الارب ). شتر جوان و اصل آن شناحی به یاء و مخفف بود و بعلت التقاء ساکنین (میان یاءو تنوین ) یاء حذف گردیده است...
-
شناح
لغتنامه دهخدا
شناح . [ ش ِ ] (ع ص ) مست . ج ، شُنُح . (منتهی الارب ). مست . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
-
واژههای همآوا
-
شناه
لغتنامه دهخدا
شناه . [ ش ِ ] (اِ) شنا. آشنا. سباحت . آب ورزی . (یادداشت مؤلف ) (ناظم الاطباء). شنا و آب ورزی . (برهان ). شناوری . (غیاث اللغات ). شنا کردن . (از اوبهی ). شناگری . (انجمن آرا). شناوری و دست و پا زدن وبا لفظ کردن مستعمل است . (از آنندراج ) : اندر آن...
-
جستوجو در متن
-
شنح
لغتنامه دهخدا
شنح . [ ش ُ ن ُ ] (ع ص ، اِ) ج ِ شِناح . (منتهی الارب ). رجوع به شِناح شود.
-
شناحی
لغتنامه دهخدا
شناحی . [ ش َ حی ی ] (ع ص ) دراز تندار از مردم و شتر. (منتهی الارب ). شَناحی و شَناحی ّ؛ دراز و تن دار از شتر و فقط ماده شتر را شناحیة گویند. (از اقرب الموارد). دراز تنومند و فربه از مردم و از شتر. یقال : رجل شناح و رجل شناحی ؛ مرد دراز تنومند. و بکر...
-
مست
لغتنامه دهخدا
مست . [ م َ ] (ص ) شراب خواره ای که شراب در وی اثر کرده باشد. (ناظم الاطباء). می زده . دگرگون شده از آشامیدن می و غیره . سخت بی خود از شراب . مقابل سرخوش و شنگول . (یادداشت مرحوم دهخدا). مقابل هوشیار، و با لفظ کردن و شدن و رفتن و افتادن مستعمل است . ...
-
شتر
لغتنامه دهخدا
شتر. [ ش ُ ت ُ ] (اِ) اُشْتُر، جانوری پستاندار عظیم الجثه از گروه نشخوارکنندگان که خود تیره ای خاص را به وجود می آورد. این پستاندار بدون شاخ است ولی دارای دندانهای نیش میباشد. معده ٔ شتر دارای سه قسمت است و هزارلا (برجستگی و فرورفتگی ) ندارد. در هر پ...