کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شمال غربی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
شمأل
لغتنامه دهخدا
شمأل . [ ش َ ءَ ] (ع اِ) لغتی است در شَمال یا شِمال که بادی است . (منتهی الارب ). شمال . ج ، شمائل . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به شمال شود.
-
شمال رو
لغتنامه دهخدا
شمال رو. [ ش َ / ش ِ / ش ُ ] (ص مرکب ) روبروی شمال و مقابل شمال . (ناظم الاطباء).
-
شمال نما
لغتنامه دهخدا
شمال نما. [ ش َ / ش ِ / ش ُ ن ُ / ن ِ / ن َ ] (نف مرکب ) نماینده و نشان دهنده ٔ شمال . || (اِ مرکب ) قطب نما. (ناظم الاطباء). رجوع به قطب نما شود.
-
دریای شمال
لغتنامه دهخدا
دریای شمال . [ دَرْ ی ِ ش َ / ش ِ ] (اِخ ) شاخه ای از اقیانوس اطلس به طول حدود 960 کیلومتر که بین برّ اروپا از شمال و جنوب و بریتانیای کبیر از غرب ممتد است . عریضترین قسمتش حدود 640کیلومتر عرض دارد. از جنوب به تنگه ٔ پادوکاله منتهی میشود از لحاظ صید ...
-
نسیم شمال
لغتنامه دهخدا
نسیم شمال . [ ن َ م ِ ش َ / ش ِ / ش ُ ] (اِخ ) اشرف الدین حسینی (سید...)، فرزند سیداحمد قزوینی . از شاعران و روزنامه نویسان صدر مشروطیت است . وی به سال 1288 هَ . ق . در شهر رشت تولد یافت و پس از تحصیلات مقدماتی به سال 1300 برای ادامه ٔ تحصیل روانه ٔ ...
-
اصحاب شمال
لغتنامه دهخدا
اصحاب شمال . [ اَ ب ِ ش َ / ش ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) دوزخیان . (غیاث ). مردمان و اصحاب دست چپ . (ابوالفتوح رازی ). یعنی دوزخیان و اصحاب الشمال یاران دست چپ اند. ایشان بوقت اخراج ذریات در شمال آدم علیه السلام بودند یا نامه های اعمال ایشان به دست...
-
باد شمال
لغتنامه دهخدا
باد شمال . [ دِ ش ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) بادی که از شمال وزد. مَحْوة. شَمَل . مِسْع. (منتهی الارب ). اَوْر. (منتهی الارب ). جَرْبیا. اُم ّمَرْزَم . (منتهی الارب ) (دهار) : بر طریق راست رو چون باد گردنده مباش گاه با باد شمال و گاه با باد صبا. نا...
-
باغ شمال
لغتنامه دهخدا
باغ شمال . [ غ ِ ش ِ ] (اِخ ) باغی است به تبریز که از عهد امرای آق قویونلو در تاریخ از آن نامبرده شده است . رجوع به تاریخ کرمان چ باستانی پاریزی ص 431 و هم چنین از سعدی تا جامی ص 220 شود. ظاهراً عباس میرزا در آن تعمیراتی کرده بود: دو باغ در دارالسلطن...
-
باغ شمال
لغتنامه دهخدا
باغ شمال . [ غ ِ ش ِ ] (اِخ ) یکی از باغهایی که امیرتیمور در سمرقند ساخته است و شرف الدین یزدی در ظفرنامه ج 1 ص 801، از آن نام میبرد و ممکن است که باغ شمال تبریز نیز در ساختن این باغ مورد نظر امیر بوده است . علی اصغر حکمت گوید: در اردیبهشت 1327 که بن...
-
جستوجو در متن
-
جهات فرعی
لغتنامه دهخدا
جهات فرعی . [ ج ِ ت ِ ف َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) شمال شرقی ، شمال غربی ، جنوب شرقی ، جنوب غربی .
-
لاوق
لغتنامه دهخدا
لاوق . [ ] (اِخ ) ناحیه ای در شمال غربی اردبیل . از نواحی غربی بحر خزر.
-
پشت بام
لغتنامه دهخدا
پشت بام . [ پ ُ ] (اِخ ) موضعی در شمال غربی شغان از نواحی غربی بجنورد.
-
بجورد
لغتنامه دهخدا
بجورد. [ ] (اِخ ) کوهی در شمال غربی ترشیز (کاشمر).
-
وادی غربی
لغتنامه دهخدا
وادی غربی . [ ی ِ غ َ بی ی ] (اِخ ) یکی از سه ناحیه ٔ فزان (واقع در شمال افریقا بین طرابلس و فیوم ). (از قاموس الاعلام ترکی ذیل وادی شرقی ).