کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شل و شفته پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شل و شفته
لغتنامه دهخدا
شل و شفته . [ ش ُ ل ُ ش ِ ت َ / ت ِ ] (ص مرکب ، از اتباع ) آبکی . مقابل سفت . مقابل محکم . (یادداشت مؤلف ). || طعام درهم نیامیخته . طعام جانیفتاده بر اثر خوب نپختن و این چنین غذا را اصطلاحاً گویند: آبش یک طرف است دانش یک طرف . (یادداشت مؤلف ).
-
واژههای مشابه
-
دهنه شل آباد
لغتنامه دهخدا
دهنه شل آباد. [ دَ هََ ن ِ ش َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش خوسف شهرستان بیرجند. واقع در 54هزارگزی شمال باختری خوسف . راه : اتومبیل رو. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
جستوجو در متن
-
شوفته
لغتنامه دهخدا
شوفته . [ ت َ /ت ِ ] (ص ، از اتباع ) (شفته و...) وارفته . سست و بی حال (اگر در مورد آدم استعمال شود). بی مزه و شل و شیویل (اگر در مورد غذاهایی نظیر پلو و دمی کته ٔ له شده وخمیرشده به کار رود). (فرهنگ عامیانه ٔ جمال زاده ).