کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شلیم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شلیم
لغتنامه دهخدا
شلیم . [ ش َ ] (اِ) نام دارویی که شلمک نیز گویند. (ناظم الاطباء). رجوع به شلمک شود.
-
واژههای مشابه
-
شلیم جاران
لغتنامه دهخدا
شلیم جاران . [ ش َ ] (اِخ ) دهی است از بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد. سکنه ٔ آن 186 تن . آب آن از رودخانه . صنایع دستی زنان آنجا جاجیم بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
جستوجو در متن
-
شلمک
لغتنامه دهخدا
شلمک . [ ش َ م َ ] (اِ) نام دارویی که شلیم نیز گویند. (ناظم الاطباء). داروی است که چون با گوگرد بر بهق طلا کنند نافع باشد و آنرا شلیم نیز گویند. (انجمن آرا) (آنندراج ) (برهان ). ریوان . زوان . شالم . شولم . شلیم . سعیع. (یادداشت مؤلف ). گیاهی است از...
-
شغوش
لغتنامه دهخدا
شغوش . [ ش ُ / ش َ ] (ع اِ) شغوشی . گندم بلایه آمیخته با شلیم . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). گندمی پست آمیخته به گال بنگ ، و اصمعی گوید شغوش فارسی معرب است . (یادداشت مؤلف ).