کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شلط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شلط
لغتنامه دهخدا
شلط. [ ش َ ] (ع اِ) کارد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به شلطاء شود.
-
شلط
لغتنامه دهخدا
شلط. [ ش ِ ] (ع اِ) تیر دراز لطیف باریک . ج ، شِلَط. (منتهی الارب ).
-
شلط
لغتنامه دهخدا
شلط. [ ش ِ ل َ ] (ع اِ) ج ِ شِلطَة. (ناظم الاطباء). || ج ِ شِلط. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به شلطة و شِلْط شود.
-
واژههای همآوا
-
شلة
لغتنامه دهخدا
شلة. [ ش ِل ْ ل َ ](ع اِ) ج ِ شلیل . (منتهی الارب ). رجوع به شلیل شود.
-
شلة
لغتنامه دهخدا
شلة. [ ش ُل ْ ل َ ] (ع اِ) نیت . نیت سفر. || کار دور که می خواهی آن را. (منتهی الارب ) (آنندراج )(از المنجد) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
شلت
لغتنامه دهخدا
شلت . [ ش َ ] (ع اِ) شلث . (اقرب الموارد). رجوع به شلث شود.
-
جستوجو در متن
-
طلش
لغتنامه دهخدا
طلش . [ طَ ] (ع اِ) کارد (مقلوب شلط). (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
-
شلطاء
لغتنامه دهخدا
شلطاء. [ ش َ ] (ع اِ) کارد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). رجوع به شلط شود.
-
شلطة
لغتنامه دهخدا
شلطة. [ ش ِ طَ ] (ع اِ) تیر دراز لطیف باریک . ج ، شِلَط. (از اقرب الموارد) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از متن اللغة).
-
کارد
لغتنامه دهخدا
کارد. (اِ) آلت برنده ای از آهن که دارای تیغه و دسته است . (ناظم الاطباء). سِکّین . (ترجمان القرآن ) (دهار) (منتهی الارب ). مِخذَعَه . خیفَه . مِقَذّ. شَلط، شَلطاء. شِلقاء. نَصل . طلش مقلوب شَلط. (منتهی الارب ). سَخَّین . شَفَره . آلتی با تیغه ٔ آهنین...