کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شلشل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شلشل
لغتنامه دهخدا
شلشل . [ ش َ ش َ ] (ع ص ) پی هم چکان : ماء شلشل و دم شلشل . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). روانی آب . (دهار).
-
شلشل
لغتنامه دهخدا
شلشل . [ ش ُ ش ُ ](ع ص ) مرد کم گوشت سبک بدن . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). مرد سبک . (دهار).
-
شلشل
لغتنامه دهخدا
شلشل . [ ش ُ ش ُ / ش َ ش َ ] (ع ص ) رجل شلشل ؛ مرد سبک در حاجت و شتاب نیکوصحبت خوش ذات . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
شلل
لغتنامه دهخدا
شلل . [ ش ُ ل َ / ل ُ ] (ع ص ) مرد شتاب و سبک درحاجت و نیکوصحبت خوش ذات . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به شلشل شود.
-
شلول
لغتنامه دهخدا
شلول . [ ش َ ] (ع ص ) تمام سال از زن و ماده شتر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || مرد سبک در حاجت نیکوصحبت خوش ذات . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به شلل و شلشل شود.