کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شلخ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شلخ
لغتنامه دهخدا
شلخ . [ ] (اِ) یا شلج . تخم انجبار است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ) (فهرست مخزن الادویه ). رجوع به انجبار شود.
-
شلخ
لغتنامه دهخدا
شلخ . [ ش َ ] (ع اِ) اصل . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). رگ و ریشه . (از اقرب الموارد). || نسل و فرزند مرد و نطفه ٔ آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (آنندراج ). || شرم زن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || ...
-
شلخ
لغتنامه دهخدا
شلخ . [ ش َ ] (ع مص ) پاره کردن چیزی به شمشیر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).