کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شلحت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شلحت
لغتنامه دهخدا
شلحت . [ ] (اِخ ) الخور فسقفوس جرجس ، ابن یوسف بن رافائیل شلحت سریانی حلبی . صاحب مجله ٔ الورقا و متولد حلب بسال 1856م . او راست : 1- کتاب النجوی در صنعت و علم و دین به نظم چ بیروت 1903م .2- النخبة من امثال فتلون . چ حلب 1900م . (از معجم المطبوعات مص...
-
شلحت
لغتنامه دهخدا
شلحت . [ ] (اِخ ) یوسف بک . صاحب مجله ٔ الاجیال . او راست : آراء ممزقة و طرائف متفرقه چ بیروت 1880م . (از معجم المطبوعات مصر).
-
واژههای مشابه
-
جرجس شلحت
لغتنامه دهخدا
جرجس شلحت . [ ج ِ ج ِ ؟ ] (اِخ ) ابن یوسف بن رافائیل بن جرجس بن میخائیل بن حناشلحت . وی کشیش بود و مدرسه ای تأسیس کرد که تعدادی از علما و ادبا از آن فارغ التحصیل شده اند. او راست : 1- النحوی فی الصناعة والعلم والدین . 2- الطراز المعلم فی مدح البتول ...
-
جرجس شلحت
لغتنامه دهخدا
جرجس شلحت . [ ج ِ ج ِ ؟ ] (اِخ ) وی مقام بطریرک (ری-است اسقفها) انطاکیه را دارا بود و او راست : تاریخ کنسی . (از معجم المؤلفین ).