کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شقور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شقور
لغتنامه دهخدا
شقور. [ ش َ ] (ع اِ) غم که خواب از چشم برباید. || راز، و قیل : خبرنی بشقوره ؛ ای بسره . (از اقرب الموارد).
-
شقور
لغتنامه دهخدا
شقور. [ ش َ / ش ُ ] (ع اِ) حاجت . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). بقیه ٔ حاجت . (از مهذب الاسماء).
-
شقور
لغتنامه دهخدا
شقور. [ ش ُ ] (ع اِ) ج ِ شَقْر، به معنی کار مقصود و دلچسب . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). رجوع به شقر شود.
-
واژههای همآوا
-
شغور
لغتنامه دهخدا
شغور. [ ش َ ] (ع ص ) شتر ماده ٔ دراز که چون خواهند بر وی سوار شوند پای خود را بردارد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
-
شغور
لغتنامه دهخدا
شغور. [ ش ُ ] (اِ) پوست گاو. || شاخ گاو. || شغال . || شغار و راسو. (ناظم الاطباء). ممکن است که در این معنی مصحف سغر و سغور(صورتی از سغر، اسغر) باشد. || حرام و هرچیز که در شرع از آن نهی کرده باشند. ضد شغاد. || قدری . || برخی . (ناظم الاطباء).
-
شغور
لغتنامه دهخدا
شغور. [ ش ُ ] (ع مص ) شغر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به شغر شود.
-
جستوجو در متن
-
شقر
لغتنامه دهخدا
شقر. [ ش َ ] (ع اِ) کار مهم و دلچسب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || مقصود. ج ، شُقور. (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
غزة
لغتنامه دهخدا
غزة. [ غ َزْ زَ ] (اِخ ) شهری است به فلسطین ،و امام شافعی رحمةاﷲ علیه در آن متولد شد و هاشم بن عبدمناف جد نبی (ص ) در شهر مزبور درگذشت ، و این نام را مطرودبن کعب به صورت جمع آورده و گفت : و هاشم فی ضریح عند بلقعةتشفی الریاح علیه وسط غزّات . (از منتهی...