کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شقایق نعمان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شقایق نعمان
لغتنامه دهخدا
شقایق نعمان . [ ش َ ی ِ ق ِ ن ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) شقائق النعمان . لاله ٔ کوهی . آلاله . (یادداشت مؤلف ) : باغها داشتم پر از گل سرخ دشتها پر شقایق نعمان . فرخی .چنان کنیم کنون روی کوه را که شودز خون دشمن تو پر شقایق نعمان . فرخی .و رجوع به ش...
-
واژههای مشابه
-
شقایق پیچ
لغتنامه دهخدا
شقایق پیچ . [ ش َی ِ ق ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) گیاهی است بالارونده از تیره ٔ آلاله ها که دارای برگهای متقابل است . شیره ٔ برگهایش پوست بدن را ملتهب و قرمز میکند، از این رو گدایان از آن استفاده و بدن خود را به منظور جلب ترحم زخم میکنند. ماده ای ک...
-
شقایق نعمانی
لغتنامه دهخدا
شقایق نعمانی . [ ش َ ی ِ ق ِ ن ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) گیاهی است علفی و پایا به ارتفاع ده تا چهل سانتیمتر از تیره ٔ آلاله ها که در چمنزارها در غالب نقاط بحرالرومی و آسیای صغیر و آسیای مرکزی میروید. برگهایش دارای بریدگیهای بسیار و گلش منفرد زیبا، ...
-
شقایق النعمن
لغتنامه دهخدا
شقایق النعمن . [ ش َ ی ِ قُن ْ ن ُ ما ] (ع اِ مرکب ) شقایق النعمان . رجوع به شقائق النعمان شود.
-
جستوجو در متن
-
ارمونی
لغتنامه دهخدا
ارمونی . [ ] (اِ) شقیق . شقر. شقایق . شقایق النعمان . کاسه بشکنک . لاله ٔ نعمان . لاله ٔ دلسوخته . لاله ٔ داغدار.
-
نعمان
لغتنامه دهخدا
نعمان . [ ن ُ ] (ع اِ) خون . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). دم . (متن اللغة) (از اقرب الموارد). به وی شقایق را منسوب کنند به جهت سرخی ،یا شقایق منسوب است به نعمان منذر. (منتهی الارب ).- لاله ٔ نعمان . رجوع به لاله شود : شکفته لاله ٔ نعمان به سان خوب...
-
کاسه بشکنک
لغتنامه دهخدا
کاسه بشکنک . [ س َ / س ِ ب ِ ک َ ن َ ] (اِ مرکب ) شقایق .ارمونی . شقیق . الاله . شقایق النعمان . لاله ٔ نعمان . شقر. لاله ٔ دلسوخته . لاله ٔ داغدار. رجوع به شقایق شود.
-
شقائق النعمان
لغتنامه دهخدا
شقائق النعمان . [ ش َ ءِ قُن ْ ن ُ ] (ع اِ مرکب ) شقایق نعمان . نوعی از لاله که بغایت سرخ باشد. نعمان پادشاهی از عرب که لاله ٔ مذکور را از کوهستان آورده بود و بعضی گفته اند که وی لاله ٔ موصوف را نهایت دوست داشت . و صاحب بحرالجواهر نوشته که نعمان به م...
-
شقر
لغتنامه دهخدا
شقر.[ ش َ ق ِ ] (ع اِ) لاله . (منتهی الارب ) (آنندراج ). لاله و شقایق . ج ، شُقْران ، شُقّار، شُقاری ̍، شَقاری ̍. (از ناظم الاطباء). شقایق است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). شقایق نعمان است . (از اقرب الموارد) (از مخزن الادویه ). لاله ٔ کوهی . (غیاث ). شقای...
-
لاله ٔ نعمان
لغتنامه دهخدا
لاله ٔ نعمان . [ ل َ / ل ِ ی ِ ن ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) شقایق . اسم نباتی است برگش شبیه به برگ زنبق و منحصر در چهار عدد و گلش مانند شقایق و بزرگتر از آن و بیخش مانند پیاز و بقدر فندقی و طولانی و در چند پرده ٔ او چیزی شبیه به ابریشم مطبوخ و بسیا...
-
آلاله
لغتنامه دهخدا
آلاله . [ ل َ / ل ِ ] (اِ) شقایق . (برهان ). الاله . لاله ، یا لاله ٔ نعمان : چون دواتی بُسَدین است خراسانی وارباز کرده سر آلاله بطَرْف ِ چمنا. منوچهری .و بیت ذیل که لفظاً و معناً صورت دیگر بیت فوق است از همین شاعر مؤید این دعویست : بسمن زار درون لا...
-
ارغامونی
لغتنامه دهخدا
ارغامونی . [ اَ ] (معرب ، اِ) بیونانی قسمی از مامیثاست . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). بلغت یونانی نباتی است که بصورت مانند خشخاش صحرائی وبرنگ نزدیک شقایق نعمان باشد و آنرا بشیرازی مامیثای سرخ گویند. برگ آنرا بر چشم ورم کرده ضماد کنند نافع باشد. (برهان قاطع)...
-
شقائق
لغتنامه دهخدا
شقائق . [ ش َ ءِ ] (ع اِ) شقایق . ج ِ شَقیقة. (از منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). ج ِ شقیقة، به معنی میان دوکوه . (آنندراج ). و رجوع به شقیقة شود. || نوعی از لاله ، و این مفرد و جمع یکسان آید. (آنندراج ) (از بحر الجواهر) (از صراح اللغة) ...