کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شقاح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شقاح
لغتنامه دهخدا
شقاح . [ ش ِ ] (ع مص ) مشاقحه و همدیگر را دشنام دادن . (ناظم الاطباء).
-
شقاح
لغتنامه دهخدا
شقاح .[ ش ُق ْ قا ] (ع اِ) کون سگ ماده . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || نام گیاهی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از مهذب الاسماء).گیاه کبر. (از اقرب الموارد). و رجوع به کبر شود.
-
واژههای همآوا
-
شغاه
لغتنامه دهخدا
شغاه . [ ش َ ] (اِ) ترکش و کیش و تیردان و جعبه . (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از برهان ). شغا. (یادداشت مؤلف ). شقا. و رجوع به شقا و شغتا و مترادفات دیگر شود.