کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شفاهی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شفاهی
لغتنامه دهخدا
شفاهی . [ ش ِ ] (ص نسبی ) سخنی که از دو لب بیرون آید و روبرو گفته شود. (ناظم الاطباء). به کسر شین ، منسوب به شفاء است که مصدر شافه باشد ولی بعضیها به فتح تلفظ کنند. (از نشریه دانشکده ادبیات تبریز سال 1شماره ٔ 6-7). زبانی . حضوری . آن گفته ای که به پی...
-
شفاهی
لغتنامه دهخدا
شفاهی . [ ش ُ هی ی ] (ع ص ) ستبرلب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). مرد بزرگ لب . (مهذب الاسماء). ستبرلب ، و آن از تغییر نسب پدید آید. (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
کتبی
لغتنامه دهخدا
کتبی . [ ک َ ] (ص نسبی ) که نوشته شود. مقابل شفاهی .- امتحان کتبی ؛ امتحانی که پاسخ پرسشها نوشته شود. مقابل امتحان شفاهی .
-
نانبشته
لغتنامه دهخدا
نانبشته . [ ن ِ ب ِ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) نانوشته .نوشته نشده . غیرمکتوب . || شفاهی . مقابل کتبی . || مقابل نبشته . رجوع به نبشته شود.
-
لب کلفت
لغتنامه دهخدا
لب کلفت . [ ل َ ک ُ ل ُ ] (ص مرکب ) سطبرلب . لب چور. شفاهی .
-
لبچور
لغتنامه دهخدا
لبچور. [ ل َ ] (ص مرکب ) سطبرلب . شفاهی . (صراح ). کلان لب . لب کلفت .
-
مکتوبی
لغتنامه دهخدا
مکتوبی . [ م َ ] (ص نسبی ) منسوب به مکتوب و هر چیزی که در مکتوب نوشته شده . (ناظم الاطباء).- خبر مکتوبی ؛ خبری که در نامه و مراسله نوشته باشند. ضد خبر شفاهی . (ناظم الاطباء).
-
خطابی
لغتنامه دهخدا
خطابی . [ خ ِ بی ی ] (ع ص نسبی ) منسوب به خطابه : سخنهای خطابی و امثال آن که بنظر اول آنرا نظرةالحرفا گویند. (جهانگشای جوینی ). || لفظی و زبانی و شفاهی . (ناظم الاطباء).
-
خارج خوانی
لغتنامه دهخدا
خارج خوانی . [ رِ خوا / خا ] (حامص مرکب ) عمل خارج خوان . برخلاف اصول خواندن مُغَنّی . || خواندن فقها درس را شفاهی و بیرون از سطوح یعنی بمرحله ای رسیدن که دوره ٔ سطح تمام گشته است و استاد مسائل را فی المجلس و بدون در نظر گرفتن کتاب خاصی طرح می کند و ...
-
زبانی
لغتنامه دهخدا
زبانی . [ زَ ] (ص نسبی ) منسوب به زبان . (ناظم الاطباء). || شفاهی . ضد کتبی . مطلبی که کسی بکسی پیغام کند بدون آنکه بنویسد. (ناظم الاطباء). شفاهاً. بمشافهه . لساناً. بزبان . زباناً. (در تداول عامه ): زبانی هم بگو گذشته از آنکه نوشته ای . || ظاهری . ص...
-
درخواست
لغتنامه دهخدا
درخواست . [ دَ خوا / خا ] (مص مرکب مرخم ، اِمص مرکب ) درخواستن . خواستن . خواهش .خواستگاری . التماس . (آنندراج ). عرض . عرضداشت . دعا. (ناظم الاطباء). استدعا. تمنّی . طلب . مطالبه . تقاضا. تقاضی . مسألت : آن معتمد را بزودی بازگردانیده آید بعینه ، و ...
-
مشافهه
لغتنامه دهخدا
مشافهه . [ م ُ ف َ / ف ِ هََ / هَِ ] (از ع ، اِمص ) مشافهت . گفتگوی . سخن گفتن رویاروی : دیگر روز به مشافهه در این معنی سخن گفتند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 397). و برفت و راست نیامد تا امیر او را بخواند و به مشافهه دلگرم کرد چنین حالها می بود و فترات می...
-
پولاد چنگ سانگ
لغتنامه دهخدا
پولاد چنگ سانگ . [ ] (اِخ ) (امیر...) پولادچینگ سانگ . سفیر قاآن در دربار کیخاتوخان . صدر جهان با مشاوره ٔ او به تهیه ٔ چاو و رائج کردن آن بجای پول طلا و نقره پرداخت . (تاریخ مغول عباس اقبال ص 249). در زمان غازان خان عده ای از کودکان مغول که مانند غل...
-
دیپلماسی
لغتنامه دهخدا
دیپلماسی . [ ل ُ ] (فرانسوی ، اِ) دیپلوماسی . فن و عمل رهبری مذاکرات بین ملتها بمنظور حصول سازش که مورد رضایت متقابل همگان باشد و نیز آیین و آداب و مراسم و طرق رهبری این مذاکرات . تا قرن هفدهم میلادی روابط بین المللی عموماً با مکاتبه ٔ مستقیم بین سرا...