کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شغال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شغال
لغتنامه دهخدا
شغال . [ ش َ ] (اِ) مانند شال در اول بعض نامهای گیاهان درآید و از آن وحشی بودن یا پست بودن آن گونه را خوانند: شغال به . شغال چس . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به شال شود.
-
شغال
لغتنامه دهخدا
شغال . [ ش َ / ش ُ ] (اِ) نام حیوانی از نوع سگ و برزخ میان روباه و گرگ ، و گویند این حیوان در زمان انوشیروان بهم رسید. (از برهان ) (از انجمن آرا) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء). شکال . اهل تبرستان شال خوانند. (از آنندراج ). حیوانیست که یک نوع آن مخصوصا...
-
واژههای مشابه
-
علی شغال
لغتنامه دهخدا
علی شغال . [ ع َ ی ِ ؟ ] (اِخ ) (ملا...) نصرابادی نام اورا با ابیاتی از اشعارش که در معما سروده است در تذکره ٔ خود آورده است . (از الذریعه ٔ آقا بزرگ طهرانی ج 9 ص 529 از تذکره ٔ نصرابادی ، فصل پانزدهم ص 504).
-
شغال آباد
لغتنامه دهخدا
شغال آباد. [ ش َ ] (اِخ ) دهی از دهستان استرآبادرستاق بخش مرکزی شهرستان گرگان . سکنه ٔ آن 200 تن . آب آن از قنات است . محصول عمده آن برنج و غلات و لبنیات است . صنایع دستی زنان بافتن پارچه های ابریشمی و کرباس است . راه اتومبیل رو دارد. (از فرهنگ جغراف...
-
شغال آباد
لغتنامه دهخدا
شغال آباد. [ ش َ ] (اِخ ) نام محله ای به تهران قدیم . (یادداشت مؤلف ).
-
شغال به
لغتنامه دهخدا
شغال به . [ ش َ ب ِه ْ ] (اِ مرکب ) شال . بِه ِ جنگلی . نام شغال به را در مازندران و رامیان و کتول به این درخت میدهند و در لاهیجان به نام توچ معروف است . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به توچ و شال شود.
-
شغال تپه
لغتنامه دهخدا
شغال تپه . [ ش َ ت َپ ْ پ ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان گوکلان بخش مرکزی شهرستان گنبدقابوس . آب آن از رودخانه ٔ تنگ راه و چشمه تأمین میشود. سکنه ٔ آن 300 تن .محصول عمده ٔ آن غلات ، برنج ، صیفی و حبوب است . صنایع دستی زنان بافتن پارچه های ابریشمی و نمدمال...
-
شغال چس
لغتنامه دهخدا
شغال چس . [ ش َ چ ُ ] (اِ مرکب ) درختچه ای است در دره ٔ کتول و جنگلهای مازندران . (یادداشت مؤلف ).
-
انگور شغال
لغتنامه دهخدا
انگور شغال . [ اَ ش ُ ] (اِ مرکب )عنب الثعلب . صاحب تحفه عنب الثعلب را سگ انگور آورده . و رجوع به عنب الثعلب و سگ انگور و انگورک توره شود.
-
جستوجو در متن
-
وأواء
لغتنامه دهخدا
وأواء. [ وَءْ ] (ع اِ صوت ) آواز و صیحه ٔ شغال و در اساس آمده که اختصاص به شغال ندارد. (از اقرب الموارد).
-
شگار
لغتنامه دهخدا
شگار. [ ش َ ] (اِ) شغال .(ناظم الاطباء) (از فرهنگ جهانگیری ) (از برهان ). تبدیل شغار. (آنندراج ) (انجمن آرا). رجوع به شغال شود.
-
گرشال
لغتنامه دهخدا
گرشال . [ گ ُ ] (اِ مرکب ) جانوری است که از گرگ و شغال حاصل میشود و از هر دو نصیبی دارد و بعضی به کسر اول گفته اند و جانوری رانام برده اند که از خرس و شغال تولد کند. (برهان ) (آنندراج ). مخفف «گرگ شغال ». (حاشیه ٔ برهان چ معین ).
-
جقل
لغتنامه دهخدا
جقل . [ ج َ ق َ ] (ع اِ) شغال . (دزی ).