کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شعیلة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شعیلة
لغتنامه دهخدا
شعیلة. [ ش َ ل َ ] (ع اِ) آتش سوزان در پلیته .(منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || پلیته ٔ سوزان . ج ، شَعیل ، شَعْل ،شُعُل . (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
واژههای همآوا
-
شایلة
لغتنامه دهخدا
شایلة. [ ی ِ ل َ ] (ع ص ) صورتی است از شائله ، مؤنث شائل ، ماده شتر که شیرش کم شود چون هفت ماه بر حمل یا از نتاج آن بگذرد. رجوع به شائله شود.
-
جستوجو در متن
-
شعائل
لغتنامه دهخدا
شعائل . [ ش َ ءِ ] (ع اِ) ج ِ شَعیلَة به معنی آتش سوزان در پلیته یا پلیته ٔ سوزان . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). رجوع به شعیلة شود.
-
شعل
لغتنامه دهخدا
شعل . [ ش ُ ع ُ ] (ع اِ) ج ِ شُعْلة. (ناظم الاطباء). رجوع به شعلة و شعله شود. || ج ِ شعیلة. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به شعیلة شود.
-
شعیل
لغتنامه دهخدا
شعیل . [ ش َ ] (ع ص ، اِ)ج ِ شَعیلَة. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).رجوع به شعیلة شود. || اسبی که در دم وی سپیدی بود. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
پلیته
لغتنامه دهخدا
پلیته . [ پ َ ت َ / ت ِ ] (اِ) پنبه یا لته ٔ تاب داده را گویند و معرب آن فتیله است خواه فتیله ٔ چراغ باشد و خواه فتیله ٔ داغ . (برهان قاطع). پنبه یا ریسمان یا لته ٔ تابداده و فتیله معرب آن است ... ریسمان یا پنبه ٔ تابیده برای چراغ . ذبالة. ذُبّالة. (...