کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شعارة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شعارة
لغتنامه دهخدا
شعارة. [ ش ِ رَ ](ع اِ) اصل مناسک حج و معظم آن ، مانند: وقوف و طواف و امثال آن . ج ، شَعائِر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). نشانهای حج و طاعتهاکه آنجا کنند. (مهذب الاسماء). رجوع به شعائر شود.
-
شعارة
لغتنامه دهخدا
شعارة.[ ش ِ رَ ] (ع مص ) شاعر شدن . (تاج المصادر بیهقی ).
-
واژههای همآوا
-
شاعرة
لغتنامه دهخدا
شاعرة. [ ع ِ رَ ] (ع ص ) تأنیث شاعر. زنی که شعر گوید. (ناظم الاطباء). زن شاعر قافیه گوی . (مهذب الاسماء). ج ، شَواعِر و شاعرات . رجوع به شاعر شود. || کلمة شاعرة؛ ای قصیدة. (تاج العروس ). || (اِ) نشانهای حج و طاعتها که آنجا کنند. (مهذب الاسماء). رجوع...
-
جستوجو در متن
-
شعایر
لغتنامه دهخدا
شعایر. [ ش َ ی ِ ] (ع اِ) شَعائِر. عبادتها. (از ناظم الاطباء). || علامتها. نشانه ها. (فرهنگ فارسی معین ) : چه تنفیذ شرایعدین و اظهار طرایق و شعایر حق بی سیاست پادشاه دیندار صورت نبندد. (کلیله و دمنه ). || آداب و رسوم مذهبی یا ملی . (فرهنگ فارسی معین ...
-
شعائر
لغتنامه دهخدا
شعائر. [ ش َ ءِ ](ع اِ) شعایر. ج ِ شعارة. نشانها در حج و طاعتی که در آنجا کنند. (یادداشت مؤلف ). رجوع به شعارة شود.- شعائر حج ؛ معالم (نشانه های ) آن که خدای به سوی آن خوانده است (مسلمانان را) و به قیام بدان فرمان داده است . (ازمنتهی الارب ). شعایر ...
-
شاعر
لغتنامه دهخدا
شاعر. [ ع ِ ] (ع ص ) داننده . (منتهی الارب ). آگاه : شاعر بنفسه ؛ آگاه از نفس خود. رجوع به مجموعه ٔ دوم مصنفات شیخ اشراق ص 115 شود. || دریابنده . (منتهی الارب ). || بهره مند از لطف طبع و رقت احساس و حدت ذهن . || قافیه گوی . (دهار) (ترجمان القرآن جرجا...