کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شرکت کرد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
شرکت اسلام
لغتنامه دهخدا
شرکت اسلام . [ ش ِ ک َ ت ِ اِ ] (اِخ ) جمعیتی سیاسی در سراکرتا (جاوه ) در قرن 19 م . این جمعیت در تحول شهرها و بیداری ملل آسیای شرقی و مبارزه با استعمار هلندیان بسیار مؤثر بود. (فرهنگ فارسی معین ) (از المنجد).
-
شرکت جستن
لغتنامه دهخدا
شرکت جستن . [ ش ِ ک َ ج ُ ت َ ] (مص مرکب ) درآمدن به انجمن . به مجمع پیوستن .در حلقه ٔ... درآمدن . شرکت کردن . دخالت کردن . وارد شدن : نمایندگان در جلسه ٔ دیروز مجلس شرکت جستند. دیپلمه ها در کنکور شرکت جستند. رجوع به شرکت کردن شود.
-
شرکت داشتن
لغتنامه دهخدا
شرکت داشتن . [ ش ِ ک َ ت َ ] (مص مرکب ) سهیم بودن . شریک بودن . نقشی به عهده داشتن در کاری : نژادپرستان در قتل فلان سیاه پوست شرکت داشته اند.
-
شرکت کننده
لغتنامه دهخدا
شرکت کننده . [ ش ِ ک َ ک ُ ن َن ْ دَ / دِ ] (نف مرکب ) کسی که در شرکتی سهیم شود. || همراهی کننده . همکاری کننده . (فرهنگ فارسی معین ).
-
حسن شرکت
لغتنامه دهخدا
حسن شرکت . [ح ُ ن ِ ش ِ ک َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) و آن عبارت است از دادن و ستدن در معاملات بر وجه اعتدال ، چنانکه موافق طبایع دیگران افتد. (نفائس الفنون بخش حکمت ).
-
جستوجو در متن
-
علقمه ٔ ازدی
لغتنامه دهخدا
علقمه ٔ ازدی . [ ع َ ق َ م َ ی ِ اَ ] (اِخ ) ابن جنادةبن عبداﷲبن قیس حجری . از صحابه ٔ پیغمبر بود و در فتح مصر شرکت کرد و در سال 59 هَ . ق . وفات کرد. (از الاصابة ج 4 قسم اول ص 262).
-
عبدا
لغتنامه دهخدا
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن یزید المعافری الافریقی ، مکنی به ابوعبدالرحمان . تابعی و از فضلاء بوده . در فتح اندلس با موسی بن نصیر شرکت کرد. و در قیروان سکونت جست و خانه و مسجدی در آنجا بنا کرد. وی به سال 100 هَ . ق . به قیروان درگذشت . (از الا...
-
یزدی
لغتنامه دهخدا
یزدی . [ ی َ ] (اِخ ) شیخ حسن یزدی ، مردی عالم و دانشمند بود. به عراق مهاجرت کرد و از محضر علما استفاده نمود و چون مردی انقلابی بود در قیام مشروطیت شرکت کرد. چندین دوره نیز در مجلس شورای ملی عضویت یافت و در سال 1351 هَ . ق . (1311 هَ .ش .) وفات یافت ...
-
یزید
لغتنامه دهخدا
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن حارث بن رویم شیبانی ، از فرماندهان نظامی دلیر و بزرگ بود. عصر حضرت رسول (ص ) را درک کرد و به دست حضرت علی (ع ) اسلام آورد. در جنگ یمامه شرکت کرد. یزید به سال 68 هَ .ق . در جنگ خوارج در ری کشته شد. (از اعلام زرکلی ).
-
ربیع بنت معوز
لغتنامه دهخدا
ربیع بنت معوز. [ رَ ب ِ ت ِ م ُ ع َوْ وَ ] (اِخ ) ابن عفراء انصاری . صحابیی والامقام بود. او به حضرت رسول بیعت کرد و در غزوات شرکت می جست و به مداوای زخمیها میپرداخت . ربیع تا روزگار معاویه زندگی کرد ودر حدود سال 45 هَ . ق . درگذشت . (از اعلام زرکلی ...
-
عبدا
لغتنامه دهخدا
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن کعب بن عمروالانصاری . صحابی است . در جنگ بدر شرکت کرد. وی به سال 30 هَ . ق . درگذشت . (از الاعلام زرکلی ).
-
جبلة
لغتنامه دهخدا
جبلة. [ ج َ ب َ ل َ ] (اِخ ) ابن ثور الحنفی . وی در وفد بنوحنیفه بود. ابوعبید گوید او از کسانی است که در قتل مسیلمه ٔ کذاب شرکت کرد. (از الاصابة فی تمییز الصحابة).
-
ارنست اگوست
لغتنامه دهخدا
ارنست اگوست . [ اِ ن ِ اُ ] (اِخ ) نخستین امیر هانور که حق انتخاب امپراطور را داشت . مولد او کالِنْبِرگ است . و در جنگهای ضدّ لوئی چهاردهم (1629 - 1698 م .) شرکت کرد.
-
بنز
لغتنامه دهخدا
بنز. [ ب ِ ] (اِخ ) کارل . (1844-1929 م .) آلمانی بنتس . مهندس و اتومبیل ساز آلمانی . از اولین کسانی بود که وسیله ٔ نقلیه ٔ موتوری ساخت . اختراع دیفرانسیل به او منسوب است . شرکت بنز را در ماتهایم تأسیس کرد. در سال 1926 شرکت بنز با شرکت م . وایملر یک...