کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شريحة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
شریحة
لغتنامه دهخدا
شریحة. [ ش َ ح َ ] (ع اِ) پاره ٔ گوشت . (منتهی الارب ). پاره ٔ گوشت بدرازابریده . (از مهذب الاسماء) (ناظم الاطباء). شریح . شرحه . (یادداشت مؤلف ). پاره ای از گوشت ، مانند شرحة. (از اقرب الموارد). رجوع به شریح شود. || کمان که از دو چوب مختلف کرده باش...
-
جستوجو در متن
-
شریح
لغتنامه دهخدا
شریح . [ ش َ ] (ع اِ) شریحة. پاره ٔ گوشت فربه بدرازابریده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).گوشت تنک کرده . (مهذب الاسماء). رجوع به شریحة شود. || پاره ای از گوشت . (از اقرب الموارد). || شرم زن . (از منتهی الارب ) (از آنندرا...
-
طباهجة
لغتنامه دهخدا
طباهجة. [ طَ هَِ ج َ ] (معرب ، اِ) معرب تباهه . (منتهی الارب ). معرب تباهجه است . (آنندراج ) (مهذب الاسماء). گوشت کفانیده فربهی گوشت ظاهر کرده . (منتهی الارب ) (آنندراج ). شریح . شریحة: شرح تنک کردن گوشت باشد و طباهجه را شریح و شریحه خوانند. (تفسیر ا...
-
شرحة
لغتنامه دهخدا
شرحة. [ ش َ ح َ ] (ع اِ) قطعه ای از گوشت مانند شریحة و شریح یا قطعه ای از گوشت فربه بدرازابریده . (از تاج العروس ). پاره ٔ گوشت فربه بدرازابریده ، یا عام است . (از منتهی الارب ). || قطعه ای از گوشت . (از اقرب الموارد) (تاج العروس ). یک پرده . یک ورقه...
-
خالد
لغتنامه دهخدا
خالد. [ ل ِ ] (اِخ ) ابن ربیعةبن مربن حارثةبن ناصرة الهذلی . وی بنام خالدبن معبد مشهور است ، ولی صواب خالد ابوسعید میباشد. او ادراک عهد نبی کرده است و ابراهیم منذر این مطلب را از معبدبن خالد از ابی شریحة بنا برقول ناقلی چنین آورده است که خالد گفت پدر...