کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شرمه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شرمه
لغتنامه دهخدا
شرمه . [ ش َ م َ / م ِ ] (ص مرکب ) شرمنده و خجل . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). رجوع به شرمنده شود.
-
واژههای مشابه
-
شرمه کلا
لغتنامه دهخدا
شرمه کلا. [ ش ِ م ِ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان جلال ازرک بخش نور شهرستان بابل . محصول آنجا برنج و صیفی وغلات و نیشکر. سکنه ٔ آن 210 تن . آب آن از رودخانه ٔ کاری تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
-
شرمه کلا
لغتنامه دهخدا
شرمه کلا. [ ش ِ م ِ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان دشت سر بخش مرکزی شهرستان آمل . محصول آنجا برنج و صیفی و حبوب .سکنه ٔ آن 190 تن . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
-
واژههای همآوا
-
شرمح
لغتنامه دهخدا
شرمح . [ ش َ م َ ] (ع ص ) دراز. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ازاقرب الموارد). دراز و طویل . (ناظم الاطباء). مرد دراز. (مهذب الاسماء). رجوع به شَرَمَّح شود. || توانا و قوی . ج ، شرامح و شرامحة. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). توانا. (منتهی الارب ) (آن...
-
شرمح
لغتنامه دهخدا
شرمح .[ ش َ رَم ْ م َ ] (ع ص ) یا شَرمَح . دراز و طویل . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به شَرمَح شود.
-
جستوجو در متن
-
شرمین
لغتنامه دهخدا
شرمین . [ ش َ ] (ص نسبی ) باشرم . باحیا. خجول . محجوب .(یادداشت مؤلف ). شرمه . شرمنده . شرمناک . شرمگن . (ازآنندراج ). شرمگین . (فرهنگ فارسی معین ) : گرچه در شرم و حیا چهره ٔ مریم مثل است هست رخسار تو صد پرده از او شرمین تر.صائب تبریزی (ازآنندراج ).
-
اختر
لغتنامه دهخدا
اختر. [ اَ ت َ ] (اِخ ) سعداﷲ اجمیری . یکی از شعراء هند از پیوستگان نوّاب برهان الملک سعادت خان . وفات او بسال 1153 هَ . ق . بود. منظومه های ذیل از اوست : گلشن محمود، شعله ٔ عشق ، گیتی آشوب ، عجب نامه ، شرمه ٔ حیرت (؟)، طلسم وحدت ، و دیوان . از اشعار...