کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شرق شناسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شرق شناسی
لغتنامه دهخدا
شرق شناسی . [ ش َ ش ِ ] (حامص مرکب ) خاورشناسی . صفت شرق شناس . عمل آشنایی و معرفت به فرهنگ و تمدن و اوضاع مشرق زمین . (یادداشت مؤلف ). استشراق . خاورشناسی . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به خاورشناسی و شرق شناس شود.
-
واژههای مشابه
-
شرق شرق
لغتنامه دهخدا
شرق شرق .[ ش َ رَ ش َ رَ / ش َ ش َ ] (اِ صوت مرکب ) نام آواز زدن سیلی های سخت پیاپی . نام آواز کوفتن در بسختی و پیاپی . (یادداشت مؤلف ). رجوع به شَرَق و شرغ شرغ شود.
-
شه شرق
لغتنامه دهخدا
شه شرق . [ ش َ هَِ ش َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) پادشاه شرق یا ملک شرق . این نام را بر سلاطین و افراد سلسله های حاکم بر خراسان و شرق ایران اطلاق میکردند از قبیل غزنویان و سلجوقیان و غیره : چو زین کرانه شه شرق دست برد به تیربر آن کرانه نماند از مخالف...
-
شاه شرق
لغتنامه دهخدا
شاه شرق . [ هَِ ش َ ] (اِخ ) لقبی بود که شاعران دربار محمود بر وی اطلاق می کردند : آنکه ، همچون بشاه شرق بدوست از همه خسروان امید جهان . فرخی .دستور شاه شرق و بدو ملک شاه شرق آراسته چو ملک عمر در گه عمر. فرخی .|| بر دیگر افراد خاندان غزنوی یا سلسله ه...
-
شرق ادنی
لغتنامه دهخدا
شرق ادنی . [ ش َ ق ِ اَ نا ] (اِخ ) خاور نزدیک . در اروپا شامل کشورهای بالکان (رومانی ، بلغارستان ، یونان و ترکیه ٔ اروپایی ) و در آسیا شامل ممالک اردن هاشمی ، مصر، عراق و عربستان شمالی است . (از فرهنگ فارسی معین ). و این به مناسبت وقوع این کشورها در...
-
شرق اقصی
لغتنامه دهخدا
شرق اقصی . [ ش َ ق ِ اَصا ] (اِخ ) خاور دور. چین و ژاپن . بر کشورهای چین و ژاپن و جزایر همسایه ٔ آن دو کشور اطلاق شود. (یادداشت مؤلف ). قسمتی از آسیای شرقی ، شامل قسمت شرقی آسیا: سیبریه ، چین ، منچوری ، ژاپن ، هندوچین ، جزایر فیلیپین و جزایر اندونزی...
-
شرق اوسط
لغتنامه دهخدا
شرق اوسط. [ ش َ ق ِ اَ س َ ] (اِخ ) خاورمیانه . شامل کشورهای عربستان ، عراق ، لبنان ، سوریه ، فلسطین ، ایران ، ترکیه و مصر است . (از فرهنگ فارسی معین ). و این بمناسبت وقوع این کشورها در شرق اروپا و نزدیکی بیشتر آنها به اروپاست از دیگر کشورهای آسیایی ...
-
شرق هندی
لغتنامه دهخدا
شرق هندی . [ ش َ ق ِ هَِ ] (اِخ ) سیدمحمد افضل . از گویندگان قرن 13 هَ . ق . و از مردم لکهنو بوده چندی در خدمت نواب ملک آرا بود سپس به سپهدار عراق پیوست . از اشعار اوست :گر رهد از شکن زلف اسیر ذقن است دل دیوانه گهی در چه و گه در رسن است .حور نگویم تو...
-
ملک شرق
لغتنامه دهخدا
ملک شرق . [ م َ ل ِ ک ِش َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) پادشاه مشرق . که بر مشرق حکومت و سلطنت دارد. در شواهد زیر ظاهراً کنایه از سلطان محمود و سلطان مسعود غزنوی است : تا ثنای ملک شرق بودبه ثنای دگران رنج مبر. فرخی .بر بساط ملک شرق ازاو فاضل ترکس بننشس...
-
اهل شرق
لغتنامه دهخدا
اهل شرق . [ اَ ل ِ ش َ ] (اِخ ) حکماء فرس که به دو اصل نور و ظلمت قائل بودند. رجوع به حکمت الاشراق ص 301 شود.
-
جام ملک شرق
لغتنامه دهخدا
جام ملک شرق . [ م ِ م َ ل ِ ک ِ ش َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) پیاله ٔ پادشاه شرق . || کنایه از قرص آفتاب .
-
جستوجو در متن
-
شناسی
لغتنامه دهخدا
شناسی . [ ش ِ ] (حامص ) به صورت ترکیب به معنی شناسایی و آگاهی به کار می رود و ترکیبات ذیل در آن هست :- آب شناسی . آدم شناسی . انجم شناسی . ایران شناسی .جمجمه شناسی . جنگل شناسی . جواهرشناسی . جوهرشناسی . حق شناسی . حیوان شناسی . خاک شناسی . خاورشناس...
-
استشراق
لغتنامه دهخدا
استشراق . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) امروز این کلمه را بمعنی اطلاع بر علوم و آداب و رسوم شرقی از طرف دانشمندان غرب اطلاق کنند. شرق شناسی . خاورشناسی .