کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شرفیة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شرفیة
لغتنامه دهخدا
شرفیة. [ ش َ فی ی َ ] (ع اِمص ) شرافت و رفعت . (از ناظم الاطباء). || نجابت و اصالت . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
بشتاوی
لغتنامه دهخدا
بشتاوی . [ ] (اِخ ) شیخ محمد سلیم . او راست : جواهرالروایات فی الدعاوی والبینات در فقه حنفی چ 1319 هَ . ق . مطبعه ٔشرفیه در 86 صفحه . (از معجم المطبوعات ستون 567).
-
طحطاوی
لغتنامه دهخدا
طحطاوی . [ طَ ] (اِخ ) (شیخ ) محمد اسماعیل الانصاری الطحاوی . از بزرگان قرن سیزدهم هجری . او راست :نظم اللاَّلی الغرر فی سلک العقود و الدُرر در توحید، و این کتاب شرحی است بر منظومه ٔ جد صاحب ترجمه در عقاید، در سال 1269 هَ . ق . شرح مزبور را بپایان رس...
-
صفی الدین
لغتنامه دهخدا
صفی الدین . [ ص یُدْ دی ] (اِخ ) عبدالمؤمن . مؤلف فوات الوفیات از عز اربلی طبیب آرد: صفی الدین را فضایل فراوان بود و علوم بسیار داشت از آن جمله عربیت و نظم شعر و انشاء و تاریخ و خلاف و موسیقی است و در زمان وی کسی منسوب را مانند او نمی نوشت و در این...