کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شرافت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شرافت
لغتنامه دهخدا
شرافت . [ ش َ / ش ِ ف َ ] (ع اِمص ) شرف . بزرگی . بزرگواری . بزرگ مقداری .مجد. رفعت . قدر. (یادداشت مؤلف ). نجابت و اصالت و بزرگواری و بلندقدری و بزرگ مرتبگی . (ناظم الاطباء).- شرافت نسب ؛ ارجمندی از حیث خاندان و نسب . (فرهنگ فارسی معین ).
-
واژههای مشابه
-
بی شرافت
لغتنامه دهخدا
بی شرافت . [ ش َ ف َ ] (ص مرکب ) که شرافت ندارد. رجوع به شرافت شود.
-
واژههای همآوا
-
شرافة
لغتنامه دهخدا
شرافة. [ ش َ ف َ ] (ع مص ) بزرگ و بلندقدر شدن و عالی مرتبه گردیدن . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). شرف . (از منتهی الارب ). رجوع به شرافت شود.
-
جستوجو در متن
-
شرافتمندانه
لغتنامه دهخدا
شرافتمندانه . [ ش َ / ش ِ ف َ دا ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ، ق مرکب ) از روی شرافت و بزرگواری . مقرون به شرافت .
-
آبرومندی
لغتنامه دهخدا
آبرومندی . [ ب ِ م َ ] (حامص مرکب ) عفت . عفاف . شرف . شرافت .
-
بی شرافتی
لغتنامه دهخدا
بی شرافتی . [ ش َ ف َ ] (حامص مرکب ) حالت و چگونگی بی شرافت .
-
شرفیة
لغتنامه دهخدا
شرفیة. [ ش َ فی ی َ ] (ع اِمص ) شرافت و رفعت . (از ناظم الاطباء). || نجابت و اصالت . (ناظم الاطباء).
-
شریفه
لغتنامه دهخدا
شریفه . [ ش َ ف َ ] (ع ص ) شریفة. هرچیز که دارای شرافت باشد. (ناظم الاطباء). رجوع به شریف و شریفة شود.
-
شرف ریز
لغتنامه دهخدا
شرف ریز. [ ش َ رَ ] (نف مرکب ) برطرف کننده ٔ شرافت و افتخار و بزرگی . (از ناظم الاطباء).
-
مرزامنشی
لغتنامه دهخدا
مرزامنشی . [ م ِ م َ ن ِ ] (حامص مرکب ) نجابت . شرافت طبع. نزاکت . (ناظم الاطباء). رجوع به میرزا و میرزامنشی شود.
-
اصل زاده
لغتنامه دهخدا
اصل زاده . [ اَ دَ / دِ ] (ن مف مرکب / ص مرکب ) زاده ٔ نجیب و با شرافت و اصالت . (ناظم الاطباء).
-
حسب دار
لغتنامه دهخدا
حسب دار. [ ح َ س َ ] (نف مرکب ) صاحب حسب . دارای حسب و شرافت .