کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شرائع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شرائع
لغتنامه دهخدا
شرائع. [ ش َ ءِ ] (ع اِ) ج ِ شریعة. (اقرب الموارد). رجوع به شریعة شود.
-
جستوجو در متن
-
علی طریحی
لغتنامه دهخدا
علی طریحی . [ ع َ ی ِ طُ رَ ] (اِخ ) ابن حسین طریحی نجفی . فقیه بود و در سال 1333 هَ . ق . در شناقیه درگذشت و جسد او به نجف حمل شد و در آنجا دفن گردید. او راست : شوارع الاحکام التی فی شرائع الاسلام .(از معجم المؤلفین از اعیان الشیعة ج 41 ص 174).
-
شرایع
لغتنامه دهخدا
شرایع. [ ش َ ی ِ ] (ع اِ) شرائع. ج ِ شریعة. آیینی که پیغمبران از جانب خدای تعالی بر بندگان آورند. (ناظم الاطباء) : بیان شرایع به کتاب تواند بود. (کلیله و دمنه ). تنفیذ شرایع دین و اظهار طرایق ... بی سیاست پادشاه دیندار صورت نبندد. (کلیله و دمنه ). رج...
-
شریعه
لغتنامه دهخدا
شریعه . [ ش َ ع َ / ع ِ ] (ع اِ) شریعة. شریعت . رجوع به شریعت شود. جای برداشتن آب از رودخانه . (ناظم الاطباء). || مشرع . مشرعه . شرعة. مشرب . منهل . ورد. مورد. آبخور. آبشخور: شریعه ٔ فرات . ج ، شَرائع. (یادداشت مؤلف ). آنجای از رودخانه که حیوانات را...
-
علی صائغ
لغتنامه دهخدا
علی صائغ. [ ع َ ی ِ ءِ ] (اِخ ) ابن حسین بن محمدبن محمد حسینی عاملی جزینی مشهور به صائغ. فقیه و محدث . وی نزد شهید ثانی تحصیل کرد. و در یازدهم ماه رجب سال 980 هَ . ق . درگذشت و در قریه ٔ صدیق در شرق تبنین دفن شد. او راست : 1- شرح ارشاد. 2- شرح شرائع....
-
غرقی
لغتنامه دهخدا
غرقی . [ غ َ قا ] (ع ص ، اِ) ج ِ غریق . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به غریق شود: ارث غرقی و مهدوم علیهم ؛ غرق شدگان و مهدوم علیهم از همدیگر ارث میبرند در صورتی که ایشان یا یکی از ایشان مالی داشته و حق توارث داشته باشند و تقدم مرگ هیچیک معلوم ...
-
عابد
لغتنامه دهخدا
عابد.[ ب ِ ] (ع ص ) پرستنده ٔ خدا و ملتزم به شرائع دین . (از اقرب الموارد). پرستنده . عبادت کننده : عابدان را پرده این خواهد دریدزاهدان را توبه آن خواهد شکست . خاقانی .خدا از عابدان آنها گزیندکه در راه خدا آن را نبیند. نظامی .چه گویی در حق فلان عابد ...
-
علی کرکی
لغتنامه دهخدا
علی کرکی . [ ع َ ی ِ ک َ رَ ] (اِخ ) ابن حسین بن عبدالعالی کرکی عاملی . مشهور به محقق ثانی ، و محقق کرکی ، و شیخ علائی ، و مولی مروج . فقیه بود و در 29 ذی حجه ٔ سال 940 هَ . ق . درگذشت . او راست : 1- جامع المقاصدفی شرح القواعد، در فقه . 2- حاشیه بر ش...
-
شریعة
لغتنامه دهخدا
شریعة. [ ش َ ع َ ] (ع اِ) راه پیداکرده ٔ خدای تعالی بر بندگان در بندگی خود. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). برخی گفته اند: راه کیش وآیین است و به این معنی توان گفت شرع و شریعت دو لفظ مترادف باشند. (از کشاف اصطلاحات الفنون ) (از اقرب الموارد...
-
علیاری
لغتنامه دهخدا
علیاری . [ ع َ ] (اِخ ) حسن بن علی بن عبداﷲبن محمدبن محب اﷲبن محمدجعفر علیاری قراجه داغی تبریزی . اصولی و فقیه . وی بیش از ده سال در نجف اشرف اقامت داشت و نزد بسیاری از علما تحصیل کرد. سپس به تبریز بازگشت و در سال 1358 هَ . ق . درگذشت . او راست : 1- ...
-
علی علیاری
لغتنامه دهخدا
علی علیاری . [ ع َ ی ِ ع َ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن محمدبن محب اﷲبن محمدجعفر علیاری قراجه داغی دیزماری تبریزی . وی فقیه و اصولی و محدث و طبیب و ریاضیدان و ستاره شناس و متکلم و ادیب و شاعر بود. در پنجم رمضان سال 1236 هَ . ق . در قریه ٔ سردرود دوفرسخی تبریز...
-
شهید ثانی
لغتنامه دهخدا
شهید ثانی . [ ش َ دِ ] (اِخ ) زین الدین بن علی بن احمدبن محمدبن جمال الدین بن تقی الدین بن صالح . از بزرگان فقهای امامیه که در 911 هَ . ق . متولد شد و در 965 بقتل رسید. وی از علی بن عبدالعالی و سید حسن بن علی سیدجعفر موسوی و شیخ احمدبن جابر و شمس الد...
-
اشهاد
لغتنامه دهخدا
اشهاد. [ اِ ] (ع مص ) حاضر کردن . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 13) (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ) (مؤیدالفضلا). حاضر گردانیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). احضار کردن کسی را. (از المنجد). || گواه گردانیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ترجمان علامه ٔ جرجانی...
-
جدال
لغتنامه دهخدا
جدال . [ ج ِ ] (ع مص ) خصومت کردن باکسی . (منتهی الارب ) (از آنندراج ). سخت خصومت کردن . (از اقرب الموارد). با کسی واکاویدن بخصومت . (تاج المصادر بیهقی ). پیکار. نبرد. رزم . جنگ . نزاع . مناقشه و خصومت . (ناظم الاطباء). جنگ و خصومت کردن . (غیاث اللغا...