کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شبوقه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شبوقه
لغتنامه دهخدا
شبوقه . [ ش ُ ق َ ](اِ) خمان بزرگ است و آن درخت میوه ای است که در هندوستان «پل » گویند. (برهان ) (انجمن آرا) (آنندراج ).
-
جستوجو در متن
-
آقطی
لغتنامه دهخدا
آقطی . (معرب ، اِ) نام گیاهی که آن را بیلسان و بیلاسان و شُبوقه و خمان کبیر ویاس کبود گویند. اَقطی . اقطی بزرگ . نام آن بلاطینیه ،سامبوکوس نیگرا ، باشد.
-
سابوق
لغتنامه دهخدا
سابوق . (اِ) نام درختی است . آقطی ، بیلسان ، بیلاسان ، شبوقه ، خمان کبیر، یاس کبود. رجوع به دزی ج 1 ص 620 شود.
-
بیلاسان
لغتنامه دهخدا
بیلاسان . [ ] (اِ) نام درخت میوه ای است که آن را بل ، پل سنبوقه ، شبوقه ، و به یونانی آقطی ، سامبوکوس نیگرا، غلیون وخمان یاس کبود خوانند. (یادداشت مؤلف ). رجوع به مترادفات فوق و آقطی ، آقطی صغیر، خمان و غلیون شود.
-
خامااقطی
لغتنامه دهخدا
خامااقطی . [ اَ ] (معرب ، اِ) کلمه ای است یونانی و معنی آن بعربی خمان الارض باشد و آن میوه ای باشد معروف و کوچک و بزرگ هر دو میشود. کوچک آن درخت بل است و آن میوه ای است معروف در هندوستان ؛ و بزرگ آن را شبوقه خوانند. هر دومجفف و محلل باشند به اعتدال ....