کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شاهنشاه زند و اوستا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شاهنشاه زند و اوستا
لغتنامه دهخدا
شاهنشاه زند و اوستا. [ هََ هَِ زَ دُ اَ وِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از آفتاب باشد. (از برهان قاطع). یعنی آفتاب چه جمله گرمی از او متولد می شود وآتش پرستان هم بدین آتش پرستند. (شرفنامه ٔ منیری ).
-
واژههای مشابه
-
شاهنشاه ایران
لغتنامه دهخدا
شاهنشاه ایران . [ هََ هَِ ] (اِخ )لقب اردشیر دوم . (ایران در زمان ساسانیان ص 246).
-
شاهنشاه زاده
لغتنامه دهخدا
شاهنشاه زاده . [ هََ دَ / دِ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) زاده ٔ شاهان . شاهزاده . فرزند شاهنشاه . ولیعهد. (فرهنگ فارسی معین ).
-
شاهنشاه روی زمین
لغتنامه دهخدا
شاهنشاه روی زمین . [ هََ هَِ ی ِ زَ ] (اِخ ) این ترکیب به عنوان لقب برای هلاکو در مکاتبات با الناصر حکمران حلب به سال 657 هَ . ق . به کار رفته است . (الالقاب الاسلامیة ص 354).
-
جستوجو در متن
-
استا و زند
لغتنامه دهخدا
استا و زند. [ اَ / اُ وُ زَ ](اِخ ) اوستا و تفسیر آن . || غالباً بمعنی اوستا کتاب مذهبی ایرانیان باستان آید : یکی هفته میخوانداستا و زندهمی گشت بر گرد آذر نژند. فردوسی .به استا و زند اندرون زردهشت بگفتست و بنموده گرم و درشت . فردوسی .رجوع به اوستا و ...
-
افرنگان
لغتنامه دهخدا
افرنگان . [ اَ رَ ] (اِخ ) فصلها و بابهای کتاب زند و اوستا. || ج ِ فرنگ . (ناظم الاطباء).
-
استازند
لغتنامه دهخدا
استازند. [ اَ / اُ زَ ] (اِخ ) رجوع به اوستا و زند شود.
-
دائوا
لغتنامه دهخدا
دائوا. [ ءِ ] (اِ) در زبان زند اوستا به معنی دیو است که اهریمن و شیطان باشد.دئوا. دئو. رجوع به دئو [ دَ ءِ وَ ] و دیو شود.
-
زند
لغتنامه دهخدا
زند. [ زَ ] (اِخ ) نام کتابی است که ابراهیم زردشت دعوی می کرد که از آسمان برای من نازل شده است . تفسیر پازند و اوستا بود. (صحاح الفرس ،یادداشت بخط مرحوم دهخدا) ( برهان ). کتابی است که زردشت دعوی می کرد که از حق تعالی نازل شده . (فرهنگ جهانگیری ) (غیا...
-
بستا
لغتنامه دهخدا
بستا.[ ب ِ ] (اِخ ) اوستا. رجوع به اوستا و اوستاک شود.
-
کیش مند
لغتنامه دهخدا
کیش مند. [ ک َ / ک ِ / ک َ ی ِ م َ ] (ص مرکب ) به معنی جباری و قهاری باشد به لغت زند و اوستا. (برهان ) (آنندراج ). به لغت زند،جبار و قهار و توانا. (ناظم الاطباء). از برساخته های فرقه ٔ آذرکیوان . رجوع به فرهنگ دساتیر ص 262 شود.
-
اوستا
لغتنامه دهخدا
اوستا. [ اَ وِ] (اِخ ) (بمعنی اساس ، بنیاد، متن اصلی ، پناه و یاوری ) در پهلوی اوستاک در متون تاریخی عربی بستاه ، البستاه ابستا، الابستا و الابستاق آمده است . کتاب مذهبی ایرانیان قدیم و زردشتیان و یکی از آثار قدیمی و شایدقدیم ترین اثر مکتوب مردم ایرا...
-
دال مینوفر
لغتنامه دهخدا
دال مینوفر. [ ف َ ] (اِخ ) نام نسکی است از جمله ٔ بیست ویک نسک کتاب زند یعنی قسمتی از جمله ٔ بیست ویک قسم کتاب زند. (برهان ). اما در میان نام نسکهای بیست ویک گانه ٔ اوستا نامی که شبیه به دال مینوفر باشد نیست . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ).