کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شامی کباب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شامی کباب
لغتنامه دهخدا
شامی کباب . [ ک َ ] (اِ مرکب ) قسمی غذا. مایه ٔ آن گوشت کوفته و آرد نخودچی است و از این مایه گرده ها سازند و درروغن گداخته افکنند تا سرخ شود. سبب تسمیه آن است که آن را از ملک شام تقلید کرده اند یا اینکه بیشتر درشام (غذای اول شب ) خورده میشود. (از فره...
-
واژههای مشابه
-
شآمی
لغتنامه دهخدا
شآمی .[ ش َ می ی ] (ص نسبی ) صورتی از شامی و شأمی منسوب به شام باشد. (از اقرب الموارد). رجوع به شامی شود.
-
شأمی
لغتنامه دهخدا
شأمی . [ ش َءْ ] (ص نسبی ) صورتی است از شامی . منسوب به مملکت شام . (از ناظم الاطباء). رجوع به شامی شود.
-
نظام شامی
لغتنامه دهخدا
نظام شامی . [ ن ِ م ِ ] (اِخ ) رجوع به نظام الدین شامی شود.
-
علی شامی
لغتنامه دهخدا
علی شامی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن ابی طلحه ٔ شامی . مکنی به ابوطلحة. از روات حدیث بود. رجوع به ابوطلحة (علی بن ...) شود.
-
علی شامی
لغتنامه دهخدا
علی شامی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن احمد شامی خزرجی . مکنی به ابوالحسن . از فضلای قرن 11 هَ . ق . بود و در سال 1033 درگذشت . او راست : مبادرةالاسعاف بنظم اجواد بعض الاشراف .(از معجم المؤلفین از دلیل مؤرخ المغرب ص 451).
-
علی شامی
لغتنامه دهخدا
علی شامی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن احمد مصری شامی شافعی اشعری . مشهور به ابن صدقة. رجوع به علی مصری شود.
-
علی شامی
لغتنامه دهخدا
علی شامی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن جهم بن بدربن جهم بن سعود قرشی شامی . مکنی به ابوالحسن و مشهور به ابن جهم . رجوع به ابن جهم و علی (ابن جهم بن ...) شود.
-
علی شامی
لغتنامه دهخدا
علی شامی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن حسین بن عزالدین بن حسن بن محمدبن صلاح بن حسن بن جبریل حسنی یمنی شامی . متکلم بود.در ربیعالاول سال 1033 هَ . ق . در مسور خولان العالیةمتولد شد و در 27 رمضان سال 1120 هَ . ق . در صنعاء درگذشت . او راست : العدل و التوحی...
-
علی شامی
لغتنامه دهخدا
علی شامی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن عبدالقادر حسنی شامی قاهری أزهری شافعی . مشهور به سید فرضی و ملقب به نورالدین . رجوع به علی فرضی شود.
-
علی شامی
لغتنامه دهخدا
علی شامی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن عبدالمحسن بن دوالیبی بغدادی شامی حنبلی . مکنی به ابوالمعالی و ملقب به عفیف الدین . رجوع به علی دوالیبی شود.
-
علی شامی
لغتنامه دهخدا
علی شامی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن محمدبن خالد بلاطنسی شامی شافعی . ادیب و از اهالی دمشق بود. و در سال 936 هَ . ق .درگذشت . او راست : نزهةالناظر و بهجةالخاطر فی الادب ،نظم و نثر. (از معجم المؤلفین از ایضاح المکنون بغدادی ج 2 ص 642 و هدیة العارفین بغد...
-
علی شامی
لغتنامه دهخدا
علی شامی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن محمدبن علی بن عبدالرحمان بن عراق شامی حجازی شافعی . مشهور به ابن عراق و ملقب به سعدالدین . رجوع به علی حجازی شود.
-
علی شامی
لغتنامه دهخدا
علی شامی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن محمدبن مکی بن عیسی بن حسن بن عیسی شامی عاملی جیلی . ملقب به نجیب الدین و مشهور به ابن مکی . فقیه و متکلم و ادیب و شاعر و نویسنده بود ودر سال 1038 هَ . ق . در قید حیات بوده است . وی به حجاز و یمن و هند و بلاد عجم و عر...