کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شاماکی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شاماکی
لغتنامه دهخدا
شاماکی . (اِ مرکب ) سینه بند زنان باشد. (برهان قاطع) (فرهنگ سروری ). شاماکچه . شاماخچه باشد. (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء). رجوع به شاماخ و شاماخچه و شاماخجه و شاماک و شاماکجه شود.
-
جستوجو در متن
-
شاماکچه
لغتنامه دهخدا
شاماکچه . [ چ َ / چ ِ ] (اِ مرکب ) بر وزن و معنی شاماخچه است که سینه بند زنان باشد. (فرهنگ جهانگیری ) (برهان قاطع) (آنندراج ). مبدل ساماکچه سینه بندزن و مخفف آن شاماک . (فرهنگ نظام ) (ناظم الاطباء) (اشتینگاس ). ساماخچه . ساماکچه . (فرهنگ جهانگیری ): ...
-
ش
لغتنامه دهخدا
ش . (حرف ) حرف شانزدهم از الفبای فارسی و سیزدهم از حروف هجای عرب و بیست و یکم از حروف ابجد و در حساب ترتیبی نماینده ٔ عدد شانزده است و به حساب جُمَّل آن را به سیصد دارند. نام آن در فارسی و عربی شین است . در تهجی عبرانی که اصل تهجّی عربی است نام این ح...