کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شاطبی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شاطبی
لغتنامه دهخدا
شاطبی . [ ] (اِخ ) محمدبن سلیمان معروف به ابن ابی الربیع، مکنی به ابوعبداﷲ از قبیله ٔ معافر. وی در شاطبه تولد یافت ودر اسکندریه اقامت داشت و در همان شهر در گذشت . از جمله عرفا و اهل سیر و سلوک و ارباب طریقت و مؤسسین قواعد شریعت و حقیقت و جامع علم و ...
-
شاطبی
لغتنامه دهخدا
شاطبی . [ طِ ] (اِخ ) ابراهیم بن موسی بن محمد اللخمی الشاطبی ثم الغرناطی مکنی به ابواسحاق ، اصولی ومفسر و فقیه و محدث و لغوی بود. از ائمه ٔ مالکیان بشمار است . از کتاب های او «الموافقات فی اصول الفقه » و «المجالس » در شرح کتاب البیوع از صحیح بخاری ، ...
-
شاطبی
لغتنامه دهخدا
شاطبی . [ طِ ] (اِخ ) احمدبن محمد مالکی ، مکنی به ابوالعباس از مشاهیر قراء اوائل قرن ششم اندلس که برای تحصیل علم ببلاد مشرقیه مسافرت کرده فنون قرائت را از اکابر قراء دمشق فرا گرفت و کتاب المقنع را در قرائات سبعه تألیف کرده کتابی دیگر نیز در سال 503 ...
-
شاطبی
لغتنامه دهخدا
شاطبی . [ طِ ] (اِخ ) عبدالعزیزبن عبداﷲ سعدی ، مکنی به ابومحمد ازمشاهیر علماء و محدثین عامه که برای تحصیل علم از مولد خود شاطبه به شام و عراق رفت و از علمای آن نواحی استماع حدیث کرد و در سال 465 هَ . ق . در ناحیه ٔ حوران از مضافات دمشق درگذشت . وی کت...
-
شاطبی
لغتنامه دهخدا
شاطبی . [ طِ ] (اِخ ) قاسم بن فیرةبن خلف بن احمد الرعینی مکنی به ابومحمد و ابوالقاسم معروف به امام القراء. وی کورمادرزاد در شاطبه از شهرهای اندلس ، بسال 538 هَ . ق . تولد و در مصر بسال 590 هَ . ق . وفات یافت . صاحب قصیده ٔ حرزالامانی و وجه التهانی در...
-
شاطبی
لغتنامه دهخدا
شاطبی . [ طِ ] (اِخ ) محمدبن سعیدبن هشام ملقب به فخرالدین و معروف به ابن جنان و مکنی به ابوالولید از فقهای حنفیه و در عداد ادبا و شعرا معدود است . وی ادیبی فاضل و به مزاح و معاشرت مایل بود. نخست مذهب مالکی داشته و به ارشاد کمال الدین بن العدیم و پسرش...
-
شاطبی
لغتنامه دهخدا
شاطبی . [ طِ ] (اِخ ) محمدبن علی بن یوسف ملقب به رضی الدین . وی از جمله علمای دوران ارغون خان بود. در علم لغت دست داشت و به سال 784 هَ . ق . در گذشت . رجوع به حبیب السیر چ خیام ، جزء اول از ج 3 ص 133 شود.
-
شاطبی
لغتنامه دهخدا
شاطبی . [ طِ بی / بی ی ] (ص نسبی ) منسوب به شاطبة. رجوع به شاطبة شود.
-
شاطبی
لغتنامه دهخدا
شاطبی . [طِ ] (اِخ ) ابوعامربن ینق . وی از جمله شاگردان ابوالعلأبن زهر در طب بود. (از عیون الانباء ج 2 ص 65).
-
واژههای مشابه
-
امام شاطبی
لغتنامه دهخدا
امام شاطبی . [ اِ م ِ طِ ](اِخ ) قاسم بن فیرةبن خلف بن احمد رعینی . از علمای حدیث و تفسیر و لغت است . رجوع به شاطبی قاسم ... شود.
-
رضی الدین شاطبی
لغتنامه دهخدا
رضی الدین شاطبی . [ رَ ضی یُدْ دی ن ِ طِ ] (اِخ ) یا رضی شاطبی . رجوع به رضی (رضی شاطبی محمدبن علی ...) شود.
-
جستوجو در متن
-
رضی انصاری
لغتنامه دهخدا
رضی انصاری . [ رَ ی ِ اَ ] (اِخ ) یا رضی شاطبی . رجوع به رضی (رضی شاطبی ...) شود.
-
رضی لغوی
لغتنامه دهخدا
رضی لغوی . [ رَ ی ِ ل ُ غ َ ] (اِخ ) یا رضی شاطبی . رجوع به رضی (رضی شاطبی ...) شود.