کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شاس لولوبا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شاس لولوبا
لغتنامه دهخدا
شاس لولوبا. [ لول ُ ] (اِخ ) فرانسوا، مارکی دو. ژنرال و مهندس فرانسوی . وی بسال 1754 م . در سن سورنن نزدیک مارن تولد و بسال 1833 م . وفات یافت . این ژنرال در سال 1807 م . فرماندهی عملیات نظامی محاصره ٔ دانزیک را بعهده داشت .
-
واژههای مشابه
-
شأس
لغتنامه دهخدا
شأس . [ ش َءْس ْ ] (اِخ ) ابن عبدة بن ناسرةبن قیس .برادر علقمةبن عبدة و شاعر بود. (از تاج العروس ).
-
شأس
لغتنامه دهخدا
شأس . [ ش َءْس ْ ] (اِخ ) ابن نهاربن اسود عبدی . ازشاعران عرب و ملقب به ممزق بود. (از منتهی الارب ).
-
شأس
لغتنامه دهخدا
شأس . [ ش َءْس ْ ] (اِخ ) نام راهی است میان خیبر وشهر مدینه ٔ منوره . (از تاج العروس ) (منتهی الارب ).
-
شأس
لغتنامه دهخدا
شأس . [ ش َءْس ْ ] (ع مص ) نالیدن از بیماری و درد یا نگرانی . (از ذیل اقرب الموارد). || سخت گردیدن جای . (از ذیل اقرب الموارد) (از متن اللغة). و رجوع به شئس شود.
-
ابن شاس
لغتنامه دهخدا
ابن شاس . [ اِ ن ُ ] (اِخ )ابومحمد عبداﷲبن نجم . فقیه مالکی مصری . او راست : کتاب الجواهرالثمینه . وفات 610 هَ .ق . (ابن خلکان ).
-
شاس ترسون
لغتنامه دهخدا
شاس ترسون . [ ت َ س ُ ] (اِ) شاسترسن . شطرنج هندی . نوعی از گیاهان علفی و معروف ترین قسم آن «چمن المپ » شهرت دارد.