کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شادآباد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شادآباد
لغتنامه دهخدا
شادآباد. (اِخ ) (علیا) دهی از دهستان مهرانرود بخش بستان آباد شهرستان تبریز واقع در پنجهزار گزی جنوب شهرستان تبریز و چهار هزارگزی راه تبریز به میانه . محلی جلگه و آب و هوای سردسیری و ییلاقی است . سکنه ٔ آن سیصد و هشتاد و شش تن و آب آن از چشمه است . مح...
-
شادآباد
لغتنامه دهخدا
شادآباد. (اِخ ) ده کوچکی است از بخش شمیران ، شهرستان تهران واقع در 11000 گزی خاور تجریش متصل براه شوسه ٔ قلهک - لشکرک . سکنه ٔ آن 12 تن است . (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
-
شادآباد
لغتنامه دهخدا
شادآباد. (اِخ ) نام دهی ازآذربایجان : «و بدیه شادآباد پیر شیروان واکابر بسیار است .» (نزهة القلوب مقاله ٔ سوم ص 78).
-
واژههای مشابه
-
شادآباد مشایخ
لغتنامه دهخدا
شادآباد مشایخ . [ دِ م َ ی ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مهرانرود،بخش بستان آباد شهرستان تبریز، واقع در دو هزارگزی جنوب شهرستان تبریز و دو هزارگزی راه تبریز به میانه . محلی جلگه و آب و هوای آن سردسیری و ییلاقی است . جمعیت آن 1228 تن است . آب آن از چشم...