کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شاحیة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شاحیة
لغتنامه دهخدا
شاحیة. [ ی َ ] (ع ص ) تأنیث شاحی . (ناظم الاطباء). اسبان گشاده دهان . ج ، شواحی . گویند: جأت الخیل شواحی ؛ یعنی دهان گشاده و گوئی «شحا فاه فحشا لهاه ». (اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
شاهیة
لغتنامه دهخدا
شاهیة. [ هی ی َ ] (اِخ ) نام سلسله ای از سلاطین خوارزم که نسبت خود به کیخسرو می کردند و آفریغ که سلسله ٔ آل آفریغ بدو منسوب است یکی از افراد این سلسله است . (آثارالباقیة چ ساخائو ص 35 س 9) (الجماهر فی معرفة الجواهر ص 82). و رجوع به آل آفریغ شود.
-
شاهیة
لغتنامه دهخدا
شاهیة. [ ی َ ] (ع اِ) باز شکاری . (ناظم الاطباء).