کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سیکک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سیکک
لغتنامه دهخدا
سیکک . [ ک َ ] (اِ) سیسک است که کرم گندم و جو ضایعکن و شنگ باشد. || زردی غله زار. (برهان )(آنندراج ). رجوع به سیسک ، سوکل ، سوگل و سوکک شود.
-
جستوجو در متن
-
سیکل
لغتنامه دهخدا
سیکل . [ک َ ] (اِ) به معنی سیکک که علت و زردی روی غله زار باشد. (برهان ) (آنندراج ). رجوع به سیسک و سیکک شود.
-
سیلک
لغتنامه دهخدا
سیلک . [ ل َ / ل ُ ] (اِ) سیکک است که کرم گندم ضائعکن باشد. (برهان ) (آنندراج ). کرمک گندمخوار. (ناظم الاطباء). اسم فارسی سوس الحبوب است که قمل الطعام نامند. (فهرست مخزن الادویه ). || زردی در غله زار. (برهان ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). رجوع به سیسک ...