کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سینداد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سینداد
لغتنامه دهخدا
سینداد. (اِخ ) از مرزبانان پارسی است که بر دیار عرب بر زمین کنده و حضرموت فرمان داده است . و قصرذی الشرقات ساخته ٔ اوست . شاعر گفته است : اهل الخورنق و السدیر و بارق و القصر ذی الشرقات من سینداد.(از مجمل التواریخ و القصص ص 179).
-
جستوجو در متن
-
ذوالشرفات
لغتنامه دهخدا
ذوالشرفات . [ ذُش ْ ش ُ رُ ] (اِخ ) (قصر...) صاحب مجمل التواریخ والقصص گوید: ذکر ایشان که در این عهد بر دیار عرب فرمان دادند. حمزه ٔ اصفهانی در تاریخ گوید که چند مرزبان بر دیار عرب از پارسیان فرمان دادند پراکنده ، کسانی را که به یمن ذکر کرده شد و دیگ...