کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سیم بر سنگ زدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سیم بر سنگ زدن
لغتنامه دهخدا
سیم بر سنگ زدن . [ ب َ س َ زَ دَ ] (مص مرکب )کنایه از جماع کردن . (غیاث ) (آنندراج ) : تا بطبع تو بود با او بزن با سیم سنگ ور بدل گردد مزاجش نیست او زر عیار.استاد (از آنندراج ).
-
واژههای مشابه
-
گوی سیم
لغتنامه دهخدا
گوی سیم . [ ی ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) گوی نقره . گوی که از نقره کنند. گلوله ٔ نقره گین . || کنایه از ماه است . (برهان قاطع) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (انجمن آرا).
-
گاورس سیم
لغتنامه دهخدا
گاورس سیم . [ وَ س ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از ستاره است . (ناظم الاطباء).
-
صحن سیم
لغتنامه دهخدا
صحن سیم . [ ص َ ن ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از صفحه ٔ کاغذ سفید باشد. || قرص ماه . (برهان ) (انجمن آرای ناصری ).
-
جام سیم
لغتنامه دهخدا
جام سیم . [ م ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) جامی که از نقره باشد. پیاله ٔ نقره . || کنایه از زنخدان محبوب و معشوق . (آنندراج ).
-
شاه سیم
لغتنامه دهخدا
شاه سیم . (اِ مرکب ) سیم ممتاز از دیگر سیمها. سیم تناورتر. که سیمهای دیگر از آن منشعب و جداگردد. مادر سیم . ام الاوتار. (از یادداشت مؤلف ). || سیم پرقوه تر از الکتریک . (یادداشت مؤلف ). که قابلیت حمل الکتریسته بیشتر داشته باشد.
-
سیم خام
لغتنامه دهخدا
سیم خام . [ م ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نقره ٔ غیر مسکوک : دیوانه شدی که می ندانی از نقره و سیم خام زیبق . ناصرخسرو.تدبیر فلک داشتن شاه شمس ملک چون زر پخته از دل چون سیم خام توست . سوزنی .رجوع به سیم شود.
-
سیم زرد
لغتنامه دهخدا
سیم زرد. [ م ِ زَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) در موسیقی مقابل سیم سفید در تار و غیر آن . (یادداشت بخط مؤلف ). رجوع به آهنگ شود.
-
سیم سحاب
لغتنامه دهخدا
سیم سحاب . [ م ِ س َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از قطرات باران و سونش باران . (آنندراج ) : تا سیم سحاب ناشمرده در دامن ضبط روزگار است در عهده ٔ حفظ ایزدی بادذاتت که عطای بیشمار است .ابوطالب کلیم (از آنندراج ).
-
سیم سفید
لغتنامه دهخدا
سیم سفید. [ م ِ س َ / س ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) مقابل سیم زرد در تار و غیره . (یادداشت بخط مؤلف ). رجوع به آهنگ شود.
-
سیم سوخته
لغتنامه دهخدا
سیم سوخته . [ م ِ ت َ / ت ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نقره ٔ سوخته را گویند همچو مس سوخته و آهن سوخته و مانند آن . || کنایه از نقره ٔ پاک و خالص و نرم . (برهان ).
-
سیم سیاه
لغتنامه دهخدا
سیم سیاه . [ م ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) گیاهی که در روی درخت خصوصاً درخت سیب ودرخت بلوط میروید. (ناظم الاطباء). || سیم قلب . سیم ناسره : گفت شاها چهل و پنج است تا من پادشاهم هرگز الا خراج دیگر دانگی سیم سیاه به ظلم از کس نستدم . (اسکندرنامه ٔ نسخه...
-
سیم شاخدار
لغتنامه دهخدا
سیم شاخدار. [ م ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) سیم خالص . سیم خام . سیم حلال . (آنندراج ) : ز ساق و ساعد آن در یگانه به سیم شاخدارش شاخشانه .محسن تأثیر (از آنندراج ).
-
سیم قراری
لغتنامه دهخدا
سیم قراری . [ م ِ ق َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) سیم حلال . (آنندراج ). سیم خالص . سیم خام : در موسمی که از گل زرد و سفید باغ سیم قراری و زر کامل عیار یافت .انوری (از آنندراج ).