کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سیستن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سیستن
لغتنامه دهخدا
سیستن .[ ت َ ] (مص ) جستن . جست و خیز کردن . (برهان ) (آنندراج ) (شرفنامه ٔ منیری ). (از: «سیس » + «تن »، پسوند مصدری ). (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). رجوع به سیس شود.
-
جستوجو در متن
-
سیس
لغتنامه دهخدا
سیس . (هزوارش ، اِ) اسب جلد و تند وتیز باشد. (برهان ) (جهانگیری ). قیاس کنید با «سیسو» (اسب ) در زبان اکدی و آشوری که در آرامی «سوسیا» شده و بصورت هزوارش وارد پهلوی گردیده . رجوع به سوسبار شود. (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ) : تنگ گردد چون دل عاشق ج...