کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سگک واژونه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سگک واژونه
لغتنامه دهخدا
سگک واژونه . [ س َ گ َ ک ِ ن َ / ن ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نام داو از کشتی . (آنندراج ) (غیاث ).
-
واژههای مشابه
-
سگک دوز
لغتنامه دهخدا
سگک دوز. [ س َ گ َ ] (نف مرکب ) سگک دوزنده . کسی که سگک را به کمربند یا تسمه یا کفش دوزد. (فرهنگ فارسی معین ).
-
آلوچه سگک
لغتنامه دهخدا
آلوچه سگک . [ چ َ / چ ِ س َ گ َ ] (اِ مرکب ) قسم پست و خرد و ترش ِ آلوچه . نِلْک . آلوکوهی .
-
چاه سگک
لغتنامه دهخدا
چاه سگک . [ س َ گ َ ] (اِخ )دهی است از دهستان طبس مسینا بخش درمیان شهرستان بیرجند که در 154 هزارگزی جنوب خاوری درمیان و 42 هزارگزی خاور درح واقع شده . جلگه و گرمسیر است و جمعیتی ندارد. آبش از چشمه و چاه است و مالداران از آن آب استفاده مینمایند. (از ف...
-
چشمه سگک
لغتنامه دهخدا
چشمه سگک . [ چ َ م َ س َ گ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش فریمان شهرستان مشهد که در 18 هزارگزی باختر فریمان واقع است . دامنه ای است معتدل و 88 تن سکنه دارد. آبش از قنات ، محصولش غلات و بنشن ، شغل اهالی زراعت و گله داری وراهش مالرو است . (از ف...