کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سکیزان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سکیزان
لغتنامه دهخدا
سکیزان . [ س ِ ] (نف ، ق ) جست و خیزکنان . (برهان ).
-
جستوجو در متن
-
آکنده
لغتنامه دهخدا
آکنده . [ ک َ / ک ُ دَ / دِ ] (اِ) جایگاه ستور. آخور. آخُر. اصطبل . پاگاه . پایگاه . طویله : روز به آکنده شدم یافتم آخُرچون پاتله ٔ سفلگان . ابوالعباس .چراگاه اسبان شود کوه و دشت به آکنده زآن پس نباید گذشت . فردوسی (از اسدی ).همه چارپایان بکردار گورب...