کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سکالیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سکالیدن
لغتنامه دهخدا
سکالیدن . [ س ِ دَ ] (مص ) اندیشه و فکر کردن . (برهان ). مشاورة. (دهار) : باقصای جهان از فزع تیغش هر روزهمی صلح سکالد دل هر جنگ سکالی . فرخی .ای فرخی ار نام نکو خواهی جستن گرد در او گرد و جز آن خدمت مسکال . فرخی .سکالید با ویژگان سرای همه تیغ و جوشن ...
-
جستوجو در متن
-
برسکالیدن
لغتنامه دهخدا
برسکالیدن . [ ب َ س ِ دَ ] (مص مرکب ) برسگالیدن . اندیشه کردن . رجوع به سگالیدن و سکالیدن شود.