کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سپاره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سپاره
لغتنامه دهخدا
سپاره . [ س َ رَ / رِ ] (اِ) سنگی را گویند که فسان سازند یعنی کارد و شمشیر بدان تیز کنند. (آنندراج ) (برهان ). سنباده . (الفاظ الادویه ).
-
سپاره
لغتنامه دهخدا
سپاره . [ س ِ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) سی پاره است و آن یک جزو باشد از سی جزو کلام خدا. (برهان ) (جهانگیری ) (آنندراج ) : هر سقطی بعهد تو لاف هنر زند ولی زند مغان کجا رسد بر ورق سپاره ای .سیف اسفرنگ (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ).تا هفت جلد مصحف باهفت آ...
-
جستوجو در متن
-
استثناء
لغتنامه دهخدا
استثناء. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) بیرون کردن . (منتهی الارب ). بیرون کردن چیزی از حکم . (وطواط). بیرون کردن از مجموعه ای چیزی را. (غیاث ). از حکم عمومی بیرون کردن . محاشاة. (تاج المصادر بیهقی ) (منتهی الارب ). تحلل . (تاج المصادر بیهقی ). || در یمین کلمه ٔ...
-
حذف
لغتنامه دهخدا
حذف . [ ح َ ] (ع مص ) بیفکندن . افکندن . (دهار) (دستوراللغة). انداختن . (از منتهی الارب ). انداختن و افکندن چیزی را. || حذف از ذنب فرس ؛ گرفتن موی از دم اسپ و برکندن از آن . (از منتهی الارب ). || بریدن . (زوزنی ). پاره ای از سر و جز آن بریدن . پاره ا...