کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سُدّه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
سده
لغتنامه دهخدا
سده . [ س ِ دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش قاین شهرستان بیرجند واقع در 5 هزارگزی جنوب خاوری قاین و سر راه شوسه ٔ عمومی قاین به بیرجند. هوای آنجا معتدل و دارای 1590 تن سکنه است . آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات ، شلغم ، چغندر. شغل...
-
سده
لغتنامه دهخدا
سده . [ س ِ دِه ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش کوچصفهان شهرستان رشت واقع در 4 هزارگزی جنوب باختری کوچصفهان یعنی راه شوسه ٔ رشت به لاهیجان و رشت و قزوین . هوای آن معتدل و مرطوب است و 1750 تن سکنه دارد. آب آن از سفیدرود تأمین میشود. محصول آنج...
-
سده
لغتنامه دهخدا
سده . [ س ِ دِه ْ ] (اِخ ) قصبه ٔ مرکزی بخش سده ٔ شهرستان اصفهان ، در دوازده هزارگزی باختر اصفهان واقعشده و خلاصه ٔ مشخصات جغرافیایی آن به شرح زیر است :تاریخ و بانی شهر: قصبه ٔ سده عبارت است از سه ده (فروشان ، ورنوسفادران ، خوزان ) که سابقه ٔ بنای ای...
-
سده
لغتنامه دهخدا
سده . [ س ِ دِه ْ ] (اِخ ) قصبه ای از بخش فلاورجان شهرستان اصفهان در 25 هزارگزی جنوب باختری فلاورجان . هوای آنجا معتدل و دارای 3836 تن سکنه است . آب آنجا از زاینده رود است . محصولاتش گندم ، جو، حبوب ، برنج ، سردرختی ، زردآلو، سیب ، آلوچه . اهالی بکشا...
-
سده
لغتنامه دهخدا
سده . [ س ِ دِه ْ ] (اِخ ) یکی از بخشهای پنجگانه ٔ شهرستان اصفهان . مشخصات آن بشرح زیر است :حدود: از شمال بکوه سید محمد، از جنوب به زاینده رود و بخش فلاورجان ، از خاور بدهستان جی ، از باختر ببخش نجف آباد.هوای بخش : این بخش در جلگه واقع شده و دارای در...
-
سده
لغتنامه دهخدا
سده . [ س ِدِه ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بالاخواف بخش خواف شهرستان تربت حیدریه واقع در 36 هزارگزی شمال باختری رود و 4 هزارگزی شمال خاوری شوسه ٔ عمومی تربت حیدریه به قصبه رود. هوای آن معتدل است و 891 تن سکنه دارد.آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آ...
-
سده
لغتنامه دهخدا
سده . [ س ُدْ دَ / دِ ] (از ع ، اِ) درگاه . (ربنجنی ) (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ) (مهذب الاسماء). در خانه و درگاه و ساحت خانه . (آنندراج ) (منتهی الارب ). پیشگاه . (نصاب ). آستانه . آستان . عتبه . کریاس : باد بر سده ٔ تو هم نرسدباد فکرت نه باد...
-
سده
لغتنامه دهخدا
سده . [س َ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) (از: سد = صد + ه ، پسوند نسبت ) لغةً بمعنی منسوب بشماره ٔ سد (صد). درباره ٔ علت انتساب این جشن بشماره ٔ مزبور گفته های بسیار آورده اند. بیرونی در التفهیم (ص 257) آرد: «اما سبب نامش به سده چنان است که از او تا نوروز پنج...
-
جشن سده
لغتنامه دهخدا
جشن سده . [ ج َ ن ِ س َ دَ / دِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به سده در همین لغت نامه شود.
-
شب سده
لغتنامه دهخدا
شب سده . [ ش َ ب ِ س َ دَ / دِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) شب جشن سده . لیلةالسدق . شب دهم بهمن ماه . صاحب برهان گوید: به معنی شب آتش بلند باشدچه سده به معنی آتش بلند است و آن شب دهم بهمن ماه است و وجه تسمیه ٔ این ، آن است که چون فریدون بر ضحاک دست یا...
-
واژههای همآوا
-
صدح
لغتنامه دهخدا
صدح . [ ص َ ] (ع مص ) بانگ کردن مرد و خروس و جز آن . (از منتهی الارب ). بانگ کردن خر و کلاغ . (تاج المصادر بیهقی ). بانگ کردن خروس . (زوزنی ). بانگ فاخته . (مهذب الاسماء).
-
صدح
لغتنامه دهخدا
صدح . [ ص َ دَ ] (ع اِ) جای خالی . (منتهی الارب ). || پشته ٔ خورد و سخت وسنگین . (منتهی الارب ). الاکمة الصغیرة الصلبة الحجارة. (قطر المحیط). || ثمره ای است سرخ تر از عناب . (منتهی الارب ). || سنگی است سیاه پهنا. (منتهی الارب ). حجر عریض . (قطر المحی...
-
صده
لغتنامه دهخدا
صده . [ ص َ دَ / دِ ] (عدد، اِ) سده . مائة. قرن . یک صد سال . || یادبودی بمناسبت صدمین سال تولد یا وفات شخصی یا حدوث یا تأسیس امری . رجوع به صد ساله شود.- جشن صده . رجوع به سده شود.
-
سده
لغتنامه دهخدا
سده . [ س ِ دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش قاین شهرستان بیرجند واقع در 5 هزارگزی جنوب خاوری قاین و سر راه شوسه ٔ عمومی قاین به بیرجند. هوای آنجا معتدل و دارای 1590 تن سکنه است . آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات ، شلغم ، چغندر. شغل...