کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سُبْحَانَهُ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
صبحانه
لغتنامه دهخدا
صبحانه . [ ص ُ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) ناشتایی . زیرقلیانی . ناهارشکن . صفراشکن . ناشتاشکن . لقمةالصباح . چاشنی بامداد. لُهنة. آنچه صبح خورند چون چای و شیر و کره و نان و قهوه و مانند آنها. || (ص نسبی ) متعلق به صبح . منسوب به صبح .
-
جستوجو در متن
-
یک رقیب
لغتنامه دهخدا
یک رقیب . [ ی َ / ی ِ رَ ] (اِخ ) کنایه است از حق سبحانه تعالی . (آنندراج ) (از غیاث ).
-
سلطان معشوقان
لغتنامه دهخدا
سلطان معشوقان . [ س ُ ن ِ م َ ] (اِخ ) کنایه از ذات حق سبحانه و تعالی . (آنندراج ).
-
کاتب ازلی
لغتنامه دهخدا
کاتب ازلی . [ ت ِ ب ِ اَ زَ ] (اِخ ) مراد حق سبحانه و تعالی [ است ] . (آنندراج ).
-
عقیون
لغتنامه دهخدا
عقیون . [ ع ِ ی َ ] (اِخ ) دریایی است از باد زیر عرش ، و در آن ملائکه ای است از باد و با آنان نیزه هایی است از باد، و به عرش مینگرند و تسبیح آنان «سبحانه ربناالاعلی » می باشد. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
-
درویش سیرت
لغتنامه دهخدا
درویش سیرت . [ دَرْ رَ ] (ص مرکب )آنکه بر سیرت درویشی باشد. که راه و روش درویشان دارد : مقربان درگاه حق سبحانه و تعالی توانگرانند درویش سیرت و درویشانند توانگرهمت . (گلستان ).
-
امیدبخش
لغتنامه دهخدا
امیدبخش . [ اُ ب َ ] (نف مرکب ) امیدبخشنده . کسی یا چیزی که امیدوار می کند. امیدوارکننده . || کنایه از حق سبحانه و تعالی . (آنندراج ). خداوند عالم جل شأنه . (ناظم الاطباء).
-
دانانیدن
لغتنامه دهخدا
دانانیدن . [ دَ ] (مص ) دانا کردن . دانائی آموختن : حضرت رسالت را (ص ) دانانیده بود حضرت حق سبحانه . (اسرارالتوحید چ بهمنیار ص 324).
-
گهرخانه ٔ اصلی
لغتنامه دهخدا
گهرخانه ٔ اصلی . [ گ ُ هََ ن َ / ن ِ ی ِ اَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از جوار و قرب حق سبحانه و تعالی است . (از آنندراج ) (از برهان قاطع) : تن به گهرخانه ٔ اصلی شتافت دیده چنان شد که خیالش نیافت .نظامی .
-
سپهرآفرین
لغتنامه دهخدا
سپهرآفرین . [ س ِ پ ِف َ ] (نف مرکب ) از صفات خدای تعالی جل شأنه . (ناظم الاطباء). حق سبحانه و تعالی . (آنندراج ) : که دیدیم خود بودنی ، هر چه بودسپهرآفرینش نخواهد فزود.فردوسی .
-
ضافیة
لغتنامه دهخدا
ضافیة. [ ی َ ] (ع ص ) تأنیث ضافی . || زن تمام . (مهذب الاسماء) : نعمت حق سبحانه و بحمده ، در بازمانده ٔ امیر ماضی سایغ و ضافیةاللباس است . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 460).
-
انکاف
لغتنامه دهخدا
انکاف . [ اِ ] (ع مص ) پاک گردانیدن از ننگ و عار. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). تنزیه و پاک گردانیدن کسی را از چیزی که از آن ننگ دارد. (از اقرب الموارد): انکاف اﷲ سبحانه ؛ تنزیهه و تقدیسه عن الانداد. (منتهی الارب ). انکفه اﷲ؛ ای نزهه و قدسه . (اقرب ...
-
زاهد ششصدهزارساله
لغتنامه دهخدا
زاهد ششصدهزارساله . [ هَِ دِ ش ِ ص َ هَِ ل َ / ل ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از ابلیس که ششصدهزار سال عبادت حق سبحانه و تعالی میکرد و بسبب انکار به لعنت گرفتار شد. (لطائف اللغه ) : زاهد ششصدهزاران ساله راپوزبندی ساخت آن گوساله را.مثنوی .
-
سائغ
لغتنامه دهخدا
سائغ. [ ءِ ](ع ص ) گوارنده . گوارا. خوش . خوش آیند. (دهار) (غیاث )(آنندراج ). عذب ، سیغ. که به گلو آسان شود. آسان به گلوشونده . (شرح قاموس ) : نعمت حق سبحانه ...در بازمانده ٔ امیر ماضی سائغ و ضافیةاللباس است . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 460). || گوارنده ...