کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سَيْنَاءَ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
سیناء
لغتنامه دهخدا
سیناء. (ع اِ) سنگ ریزه . (آنندراج ) (منتهی الارب ). || نام درختی است . (ناظم الاطباء) (فهرست مخزن الادویه ). رجوع به سینا شود.
-
سیناء
لغتنامه دهخدا
سیناء. [ س َ ] (اِخ ) و به کسر سین نیز آمده . رجوع به سینا و منتهی الارب شود.
-
جستوجو در متن
-
طور سینا
لغتنامه دهخدا
طور سینا. [ رِ ] (اِخ ) کوهی که موسی علیه السلام بدان بمناجات شد. نام کوهی که موسی بر آن با خدای تعالی بمناجات شدی . رجوع به طور شود : بازآمدند و گفتند آن امتان موسی (موشا)کایزد بُد آن نه موسی (موشا) بر کوه طور سینا.دقیقی .کوه طور سینا از مشاهیر جبال...
-
سینا
لغتنامه دهخدا
سینا. (اِخ ) نام کوه طور است . (برهان ). سیناء : پیغمبر میر است یوز او رابر مرکب میر است طور سینا. ناصرخسرو.موسیم که انی انااﷲ یافتم نور پاک و طور سینا دیده ام . خاقانی .موسی جان سینه را سینا کندطوطیان کور را بینا کند. مولوی .رجوع به طور سینا شود.
-
اربعین
لغتنامه دهخدا
اربعین . [ اَ ب َ ] (اِخ ) کوهی است در جنوب ادلب از اعمال حلب ، دارای هوای نیک و آبهای عذب و متنزهات خرم وچهل دیر در آنست و موقع آن در وادی اللجاة است و وجه تسمیه ٔ آن به اربعین از این جهت است که چهل راهب راکه آنجا بودند بکشتند و گویند بمناسبت آنکه چ...
-
عنصرة
لغتنامه دهخدا
عنصرة. [ ع َ ص َ رَ ] (اِ) لغتی است عبری بمعنای اجتماع و محفل . (از اقرب الموارد).- عید عنصرة ؛ در نزد نصاری ، یادبود حلول روح القدس است بر تلامیذ، و آن بفاصله ٔ پنجاه روز پس از عید فصح قراردارد و در نزد یهود یادبود نزول شریعت است بر آنها به دست موسی...
-
تاش فراش
لغتنامه دهخدا
تاش فراش . [ ش ِ ف َرْ را ] (اِخ ) طاش فراش . حاجب سلطان مسعود غزنوی بود و به حکمرانی اصفهان و گرگان و طبرستان رسید و منصب سپهسالاری لشکر یافت . در سال 430 هَ . ق . طایفه ٔ شبانکاره را از نواحی اصفهان براند. در زبدةالتواریخ (نسخه ٔ موزه ٔ بریتانیا ور...
-
طروج
لغتنامه دهخدا
طروج . [ ] (اِخ ) حمداﷲ مستوفی در نزهةالقلوب ذیل ذکر انهار آذربایجان آورده : آب تغتو، از کوههای کردستان به حدود گریوه ٔ سیناء برمیخیزد و به آب جغتو، جمع شده به دریای شور طروج میریزد، طولش پانزده فرسنگ باشد. آب جغتو، از کوههای کردستان به حدود ده سیاه ...
-
طور
لغتنامه دهخدا
طور. (اِخ ) کوهی که موسی بر آن بمناجات شد. نام کوهی که موسی علیه السلام بر آن بمناجات شدی . طور سیناء در شبه جزیره ٔ سیناء . رجوع به طور سینا شود : هرکه در مصر شود یوسف چاهی نشودهرکه بر طور شود موسی عمران نشود. سنائی .آب پیراهن سنگ ار بشود نیست عجب ک...
-
س
لغتنامه دهخدا
س . (حرف ) صورت حرف پانزدهم است از حروف الفبای فارسی پس از «ژ» و پیش از «ش »، و حرف دوازدهم از الفبای عرب پس از «ز» و پیش از «ش »، و حرف پانزدهم از الفبای ابجدی پس از «ن » و پیش از «ع ». و نام آن سین است و آن را سین مهمله نامند. و بحساب جُمّل آن را ش...