کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سودجو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سودجو
لغتنامه دهخدا
سودجو. (نف مرکب ) سودطلب . نفعجو. فایده خواه .
-
جستوجو در متن
-
نفعپرست
لغتنامه دهخدا
نفعپرست . [ ن َ پ َ رَ ] (نف مرکب ) سودجو. سودطلب . آزمند. طماع .
-
نفعطلب
لغتنامه دهخدا
نفعطلب . [ ن َ طَ ل َ ] (نف مرکب ) سودجو. نفعپرست .
-
سودپرست
لغتنامه دهخدا
سودپرست . [ پ َ رَ ](نف مرکب ) نفعپرست . آنکه طرفدار سود باشد. سودجو.
-
غرض پرست
لغتنامه دهخدا
غرض پرست . [ غ َ رَ پ َ رَ ] (نف مرکب ) آنکه بسیار غرض ورزد. بسیار باغرض . شخصی که بسیار سودجو باشد و با دیگری دشمنی و کینه ورزد : جز تو همه عاشقان که هستنددور از تو همه غرض پرستند. نظامی .رجوع به غرض شود.