کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سوت و کور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سوت و کور
لغتنامه دهخدا
سوت و کور. [ ت ُ ] (ترکیب عطفی ، ص مرکب ) بی مردم . بی آواز و سخن و جای خالی یاجایی ساکت و بی سروصدا. (یادداشت بخط مؤلف ): عروسی سوت و کوری بود؛ یعنی بی ساز و آواز و بی سر و صدا.
-
واژههای مشابه
-
سوت زدن
لغتنامه دهخدا
سوت زدن . [ زَ دَ ] (مص مرکب ) صفیر برآوردن . هشتک زدن . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
سوت کردن
لغتنامه دهخدا
سوت کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) افکندن دولک بجایی نادسترس . دولک را جایی نادسترس پرتاب کردن . (یادداشت بخط مؤلف ). افکندن چیزی به خانه ٔ همسایگان یا جایی ناشناس که دوباره نتوان یافت یا بصعوبت توان یافت . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
سوت کشیدن
لغتنامه دهخدا
سوت کشیدن . [ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) سوت زدن . صفیر کشیدن . (یادداشت بخط مؤلف ).