کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سوارپا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سوارپا
لغتنامه دهخدا
سوارپا. [ س َ ] (ص مرکب ) پاسوار که کنایه از پیاده ٔ چست و چابک باشد. (برهان ).پیاده ٔ تیزرو. (فرهنگ رشیدی ). کنایه از پیاده ٔ جست و چابک باشد و آنرا پاسوار نیز گویند. (انجمن آرا).
-
جستوجو در متن
-
پاسوار
لغتنامه دهخدا
پاسوار. [ س َ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) سوارپا. پیاده ٔ جلد و چابک . (برهان ).