کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سوءة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سوءة
لغتنامه دهخدا
سوءة. [ س َ ءَ ] (ع اِ) عورت . رجوع به سواءة شود.
-
واژههای همآوا
-
صوعة
لغتنامه دهخدا
صوعة. [ ص َ ع َ ] (اِخ ) پشته ای است . در شعر ابن مقبل : لمن ظعن هبت بلیل فاصبحت بصوعة تحدی کالفسیل المکمم .(معجم البلدان ).
-
سوآت
لغتنامه دهخدا
سوآت . [ س َ ] (ع اِ) سؤات . ج ِ سواءة. (ناظم الاطباء).
-
سوئت
لغتنامه دهخدا
سوئت . [ س َ ءَ ] (ع اِ) رجوع به سواءة شود.
-
ثواط
لغتنامه دهخدا
ثواط. [ ث ُ ] (ع اِ) زکام .
-
جستوجو در متن
-
حجیر
لغتنامه دهخدا
حجیر. [ ح ُ ج َ ] (اِخ ) ابن سوءة. جد جابربن سمرة است . (منتهی الارب ).
-
شرم اندام
لغتنامه دهخدا
شرم اندام . [ ش َ اَ ] (اِ مرکب ) عورت . شرم . سوءة. آلت تناسلی مرد یا زن . شرم جای . شرمگاه .(یادداشت مؤلف ). رجوع به شرم و مترادفات آن شود.
-
غراب
لغتنامه دهخدا
غراب . [ غ ُ ] (ع اِ) زاغ . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (نصاب الصبیان ) (بحر الجواهر) (غیاث اللغات ) (مقدمةالادب ). ج ، اَغرُب ، اَغرِبة، غِربان ، غُرب ، جج ، غرابین (ج ِ غِربان ). (منتهی الارب ) (آنندراج ). و منه الحدیث : «امر النبی (ص ) بقتل الغراب ،...