کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
سن لویی
لغتنامه دهخدا
سن لویی . [ س َ ] (اِخ ) شهر بندری است در سنگال (آفریقای غربی فرانسه ) که سابقاًمرکز سنگال بشمار میرفت . دارای 62500 تن سکنه است . شهر مزبور در 1638 م . توسط دیپواتوماس لامبر تأسیس شد. (فرهنگ فارسی معین ).
-
سن الکب
لغتنامه دهخدا
سن الکب . [ س ِن ْ نُل ْ ک َ ] (ع اِ مرکب )سپستان . (فهرست مخزن الادویه ) (تحفه ٔ حکیم مؤمن ).
-
سن پطرزبورغ
لغتنامه دهخدا
سن پطرزبورغ . [ سَم ْ پ ِ طِ ] (اِخ ) سن پطرزبورگ . شهری به روسیه و پایتخت آن کشور به دوران حکومت تزارها. پترزبورگ . لنین گراد. (از فرهنگ فارسی معین ). رجوع به لنین گراد شود.
-
سن پل
لغتنامه دهخدا
سن پل . [ سَم ْ پ ُ ] (اِخ ) یکی از حواریون است که در باب دین مسیح رسائل چند نگاشت و در 67 م .در شهر رم بقتل رسید. (ترجمه ٔ تاریخ تمدن قدیم ایران تألیف فوستل دوکولانژ). بولس . رجوع به بولس شود.
-
سن تریت
لغتنامه دهخدا
سن تریت . [ س ِ ] (اِخ ) نام یکی از رودها در ایران باستان بوده است . رجوع به ایران باستان ج 2 ص 1076 شود. (یادداشت مؤلف ).
-
سن دمینگ
لغتنامه دهخدا
سن دمینگ . [ س َ دُ ] (اِخ ) یکی از کشورهای جمهوری آمریکا واقع در آنتیلهای کبیر در قسمت شرقی جزیره ٔ هائیتی مساحت 50000 کیلومتر مربع و دارای 2200000تن سکنه . زبان اهالی اسپانیایی است . پایتخت آن نیز «سن دمینگ » یا چیوداد تروخیلو . و دارای آب و هوای ا...
-
سن رسیدگی
لغتنامه دهخدا
سن رسیدگی . [ س ِ رَ دَ / دِ ] (حامص مرکب ) حالت و چگونگی سن رسیده . به زاد برآمدگی . بلوغ . سن رشد.
-
سن رسیده
لغتنامه دهخدا
سن رسیده . [ س ِ رَ دَ / دِ ](ن مف مرکب ) بالغ. بزاد برآمده . رجوع به بالغ شود.
-
سن زدگی
لغتنامه دهخدا
سن زدگی . [ س ِ زَ دَ / دِ ] (حامص مرکب ) حالت و چگونگی سن زده . به آفت سن گرفتار شدگی .
-
سن زده
لغتنامه دهخدا
سن زده . [ س ِزَ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) گرفتار آفت سن شده باشد.
-
سن سیمون
لغتنامه دهخدا
سن سیمون . [ س َ م ُ ] (اِخ ) کلود هانری (کنت ) فیلسوف و نویسنده ٔ فرانسوی از خانواده ٔ شخص سابق الذکر وی بسال 1760 در پاریس متولد و در سال 1825 م . فوت کرده است . پیشوای مکتب سیاسی و اجتماعی سن سیمونیان میباشد. وی مدت ده سال بمسافرت و تتبع پرداخت و ...
-
سن سیمون
لغتنامه دهخدا
سن سیمون . [ س َ م ُ ] (اِخ ) لویی دُرووروا . نویسنده و دانشمند فرانسوی در سال 1675 م . در پاریس متولد و در سال 1755 م . فوت کرده است . وی نویسنده ٔ «خاطرات » معروف است ، شامل خاطرات او از 1691- 1723 م . وی در آن هزاران واقعه از حیات دربار را نقل میک...
-
سن یاتسن
لغتنامه دهخدا
سن یاتسن . [ س َ س ِ ] (اِخ ) سیاستمدار چینی . در نزدیک کانتن بسال 1866 م . متولد و بسال 1925 درگذشت . وی مؤسس و محرک انقلاب 1911 م . در کشور چین بود و در 1918 هفت ایالت چین جنوبی را در اداره و اختیار داشت و در 1921 م . به ریاست جمهوری چین رسید. (فر...
-
سن ین
لغتنامه دهخدا
سن ین . [ س ِ ی ِ ] (اِخ ) از علمایی که برای خواندن خط هیت ها متحمل زحماتی شده اند و کار زیاد کرده اند. (ایران باستان ج 1 ص 49).
-
صغر سن
لغتنامه دهخدا
صغر سن . [ ص ِ غ َ رِ س ِن ن ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) خردی عمر و خردسالی . (غیاث اللغات ) (آنندراج ).- صغر سن گرفتن ؛ در تداول عامه ٔ امروز گرفتن حکم از مراجع رسمی قضائی است مبتنی بر اینکه سن شخص از میزانی که در شناسنامه ٔ او قید گردیده بفلان مقدا...