کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سناف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سناف
لغتنامه دهخدا
سناف . [ س ِ ] (ع اِ) پیش سینه ٔ شتر. (منتهی الارب ) (آنندراج ). || پیش بند رحل یا رسن که بر سینه بند شتر بسته پیش آورده و پس سپل پنجم برند و محکم کنند تا سینه بدان از جای نرود. (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
واژههای همآوا
-
صناف
لغتنامه دهخدا
صناف . [ ص ُ ] (اِخ ) کوهی است . (معجم البلدان ).
-
سنعف
لغتنامه دهخدا
سنعف . [ س ِن ْ ن َ ع َ ] (ع ص ) مضطرب خلقت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
سنف
لغتنامه دهخدا
سنف . [ س ُ ن ُ ] (ع اِ) ج ِ سنیف و سناف . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به سناف و سنیف شود.
-
مسنفة
لغتنامه دهخدا
مسنفة.[ م ُ ن َ ف َ ] (ع ص ) شتر ماده ٔ سناف بسته (خاص بالناقة فلایقال بعیر مسنف ). (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
اسناف
لغتنامه دهخدا
اسناف . [ اِ ] (ع مص ) درپیش شدن . (زوزنی ). پیش شدن شتر یا اسب ، جماعت شتران و اسبان را. (منتهی الارب ). در پیش شدن اسب . (تاج المصادر بیهقی ). || اسناف امر؛ استوار کردن کار. محکم کردن کار. || اسناف برق و سحاب ؛دیده شدن هر دو قرین یکدیگر: اسنف البرق...
-
مسناف
لغتنامه دهخدا
مسناف . [ م ِ ] (ع ص ) شتر که رحل سپس و شتر که رحل پیش اندازد،از لغات اضداد است . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد)(آنندراج ). شتری که رحل سپس اندازد و یا آن که رحل پیش اندازد. (ناظم الاطباء). آن اشتر که پالان فرا پیش افکند. (مهذب الاسماء). || شتر که ...