کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سمیرا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سمیرا
لغتنامه دهخدا
سمیرا. [ س َ ] (اِ) شاخی که بدان حجامت کنند. (برهان ) (فرهنگ رشیدی ). شاخ حجامت . (آنندراج ).
-
سمیرا
لغتنامه دهخدا
سمیرا. [ س َ ] (اِخ ) موضعی است در راه مکه مظمه . (جهانگیری ). موضعی است دو منزلی در طریق مکه بعد از «ثور» وپیش از «حاجر» واقع شده است . گویند در اطرافش کوه هاو بیشه ها یافت شود. (از معجم البلدان ) : وز پی خضر و پر روح القدس چون خط دوست در سمیرا سدره...
-
سمیرا
لغتنامه دهخدا
سمیرا. [ س َ ] (اِخ ) نام عمه ٔ شیرین و ترجمه ٔ مهین بانو است . (آنندراج ). مهین بانو عمه ٔ شیرین باشد. (برهان ) (فرهنگ رشیدی ) : سمیرا نام داردآن جهانگیرسمیرا را مهین بانو است تفسیر.نظامی .
-
جستوجو در متن
-
ربایع
لغتنامه دهخدا
ربایع. [ رَ ی ِ ] (اِخ ) کوههاییست در سمت مشرق مصعد از سمیرا. (از معجم البلدان ).
-
طماحیة
لغتنامه دهخدا
طماحیة. [ طَم ْ ما حی ی َ ] (اِخ ) آبیست بمشرق سُمیرا و منسوب بمردی طماح نام . (معجم البلدان ).
-
غرتان
لغتنامه دهخدا
غرتان . [ غ َرْ رَ ] (اِخ ) دو تپه ٔ سیاه است در سمت چپ راه توز [ وو ] به سمیرا. (از معجم البلدان ).
-
واردات
لغتنامه دهخدا
واردات . [ رِ ] (اِخ ) جایی است . (منتهی الارب ). موضعی است در جانب چپ مکه هنگام رفتن به آنجا.(تاج العروس ). معجم البلدان ابوعبید السکونی گفته است . ربائع در چپ و سمیرا و واردات در راست آن قرار دارند و همه ٔ آنها دارای درخت سَمُر است و وجه تسمیه ٔسمی...
-
عباسیة
لغتنامه دهخدا
عباسیة. [ ع َب ْ با سی ی َ ] (اِخ ) کوهی است از رمل غربی خُزیمه به راه مکه تا بطن اغّر. ابوعبید سَکونی گوید بین سمیرا و حاجر الحسینیه است . (معجم البلدان ).
-
شاخ حجام
لغتنامه دهخدا
شاخ حجام . [ خ ِ ح َج ْ جا ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) شاخ حجامت . سمیرا. کبه . رجوع به شاخ و شاخ حجامت شود.
-
شمیرا
لغتنامه دهخدا
شمیرا. [ ش ُ ] (اِخ ) نام عمه ٔ شیرین است و در فرهنگها به غلط سمیرا ضبط شده ، ولی در تمام نسخ تازه وکهن نظامی به شین آمده است و شاید فرهنگ نویسی از یک نسخه ٔ مغلوط به اشتباه افتاده است . (از یادداشت مؤلف و حاشیه ٔ وحید بر خسرو و شیرین ص 49) : شمیرا ...
-
مرگ ماهی
لغتنامه دهخدا
مرگ ماهی . [ م َ گ ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) به فارسی ماهی زهرج است . (از فهرست مخزن الادویه ). دوایی است که ماهیگیران در دریا اندازند و ماهی آن را بخورد و خودبخود از بیهوشی بر روی آب آید و خودبخود بمیرد. (آنندراج ). سمی است که در آب ریزند و ماهیا...
-
بادکش
لغتنامه دهخدا
بادکش . [ ک َ / ک ِ ] (اِ مرکب ) خشت باد را گویند. و آن نوعی از بادزن باشد بسیار بزرگ که در میان خانه آویزند و با طناب و ریسمان در کشاکش آرند. (برهان ) (آنندراج ). بادزن بزرگ . (ناظم الاطباء). خشت باد بود و بعضی از صاحب فرهنگان بمعنی بادبیزن نوشته ان...
-
مغیلان
لغتنامه دهخدا
مغیلان . [ م ُ غ َ / م ُ ] (اِ) نام درختی است خاردار و به عربی آن را ام غیلان خوانند. (برهان ). درخت کیکر و ببول . (الفاظ الادویه ). درخت ببول که به هندی کیکر نیز گویند. در اصل ام غیلان بود که معنی آن مادر دیوان است چه ام به معنی مادر و غیلان جمع غول...
-
پی
لغتنامه دهخدا
پی . [ پ َ / پ ِ ی ِ ] (حرف اضافه ) برای ِ. بهرِ. ل ِ. جهت ِ. علت ِ. واسطه ٔ. سبب ِ : من امروز نز بهر جنگ آمدم پی پوزش نام و ننگ آمدم . فردوسی .سپه را بکردار پروردگاربهر جای بردم پی کارزار. فردوسی .آتش بر دیگ پی کار تست آب به بیگار تو در آسیاست . ناص...